الی عزیزم کجایی دقیقن کجایی
الی عزیزم کجایی دقیقن کجایی
چند سال پیش مهران مدیری و گلزار و فک کنم همین باران کوثری یه مدت ممنوع الکار شدن از جدیدا هم سحر قریشی رو میدونم که تو تلویزیون ممنوع التصویره ولی نیکی کریمی که بالا گفتم تازه کیمیاش تموم شد.نوشته اصلی توسط Herzeleid
میترا حجار هم فبلا تو تلویزیون ممنوع التصویر بود نذاشتن بیاد هفت الان نمیدونم.
چیزایی بود که میدونستم
صداو سیما که خط قرمزاش جداستچند سال پیش مهران مدیری و گلزار و فک کنم همین باران کوثری یه مدت ممنوع الکار شدن از جدیدا هم سحر قریشی رو میدونم که تو تلویزیون ممنوع التصویره ولی نیکی کریمی که بالا گفتم تازه کیمیاش تموم شد.
میترا حجار هم فبلا تو تلویزیون ممنوع التصویر بود نذاشتن بیاد هفت الان نمیدونم.
چیزایی بود که میدونستم
ممنوع التصویری هم ممنوع الکاری نیست....
بعضیا هم مشکلاتشون به عنوان شخصت حقیقی بوده بیشتر مثل اونایی که گفتی
الانم یکم اوضاع فرق کرده کلن
الان وقته انتخاباته کاریش ندارن اما بعد شمارش رایا ( که این سری احتمال زیاد اصولگراها میبرن) میان سر وقتش!
کاملا مخالفم
ببین انتخاب بین بد و بدتره ... الان انقلاب کردن هزینه داره مردم ناچارن به چهره هایی که یکم ملایمترن رای بدن اوضاشون درست بشه... چاره ای نیست قطعا خاتمی یا روحانی از امثال احمدی نژاد و رسایی خیلی بهترن ... از انقلاب 57 تا قبل از رییس جمهور شدن خاتمی فضای ایران شدیدا بسته بود نه کنسرتی بود نه مجوزی با ویدئو و ماهواره شدید برخورد میشد بی انصافیه بگییم اینا هیچ کاری نکردن .
من خودم طرفدار اصلاح طلبام احتمالا از کرجم پاشم برم تهران رای بدم ولی اصلا اوضاع خوب نیست . اصولگراها یه رای ثابت دارن که همیشه میان رای میدن ولی اصطلاح طلبا باید موج ایجاد شه که اصلا نشده ... بعدم اصولگراها شدید دارن تو مناطق پایین شهر پول خرج میکنن شایعه هم راه انداختن مجلس بیفته دست اینا یارانه همتون قطع میشه مدارس همه خصوصی میشه و از این ک* شعرا ....کاملا مخالفم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
برخــــاست شــــوری در جهان از زلف شورانگیز تو
بس خـــون که از دلهـــا بریخت آن غمزهٔ خون‌ریز تو
ای زلفت از نیــــرنگ و فـــن کرده مرا بی خویشتن
شـد خون چشمم چشمه زن از چشم رنگ آمیز تو
در راه تو از ســـرکشان نـــی یـــاد مانده نی نشان
چـــون کس نمـــاند اندر جهان تا کی بود خون‌ریز تو
شد بــی تو ای شمــع چگل دیوانگـی بر من سجل
از حـــــد گذشت ای جـــان و دل درد من و پرهیز تو
آنهـــا که مـــردان رهنـــد از شوق تو جان می‌دهند
شیــــران همــــه گـــــردن نهند از بیم دست آویز تو
از شـــوق روی چــــون مهت گـــردن کشان درگهت
چـــون مـــرغ بسمل در رهت مست از خط نوخیز تو
بـــــی روی تو ای دل گســـل درمــاندهٔ پایی به گل
عطــــار شد شــــوریده دل از چشــــم شورانگیز تو
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 248 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 248 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
