جان جان است وگر جان ندارد چه عجب ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دوباره عشق و دوباره رویا
دوباره جاده دوباره دریا
دوباره بارون و چترای بسته
دوباره عاشق دوباره شاعر
دوتا پرنده دوتا مسافر
دوباره دل دل دلای خسته ی ما ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آسمانی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اسغفرالله جوانان مردمو دارن به ورطه ی لخت روی تخت فسق و فجور تریاک شیره کشی معتاد داخل جوی آب و در نهایت جان دادن در جوی آب رهنمون میسازن
هیرا باند آلبومش عالیه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 427 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 427 مهمان ها)