[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تاپیک اختصاصی دکتر مهندس بابا اسی
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تاپیک اختصاصی دکتر مهندس بابا اسی
راهکار خوبیه
الان گفتم همه خندیدن هر چقدر سعی کردم خودمو کنترل کنم نشد
مردک فک میکنه ما کارگریم که همش زور بگه . ینی اگه این خبر جایی درز کنه آبرو نمیمونه
البته من که راحتم ولی خب دیگه مثه قبل نمیشه سوء استفاده کرد به خصوص با این منشی فضول بقیه هم دست کمی ندارن ولی باید کنترل کنم دیگه . با گوشی میام
امیر اون دی وی دی ارو تو اکانت جدید آپ کردم چند باره داره میاد این مال 2 ساعت پیشه !
اسم کاربری رو پاک کردم دیوث سینجول نبینه
بعدتا وی پی اس اوکی شد بزن بابا ما شانس نداریم یهو دیدی که پاک کرد !
قلبم توی الکل انداختم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یادم نبود رسول منشی
حالا این که خوبه فقط فضوله میاد تو اتاق حواسش به هما جا هست . منشی افاده ای دفتر رئیس رو بدم میاد ازش دیروز وارد دفتر شدیم زنیکه جوری نگاه میکنه انگار ما نوکرشیم . دو ساله باهاش صحبت نمیکنم . دعوای حسابی هم باهاش کردم از اون موقع رابطه شکرابه . رفتم اونجا نشستم زنیکه عین خیالش نیست هی میگم کار کردم زودتر دیدم نمیشه صدامو بردم بالا جوری که رئیس اومد بیرون از اون موقع باهاش حرف نمیزنم ولی دیگه حساب کار دستش اومده
ولی انصافاً منشی خودم خوبه ولی خب خبر میبره دیگه . تازه اگه بدونن عضو حرفه ای انجمن موزیک باران هستم که هیچی
دلم برای تو و شعر تازه ات تنگ است
دلم هوایی آن لهجه خوش آهنگ است
من از خودم، به دلم میگریزم آری من
منی که عقل و دلم سالهاست در جنگ است
قبا به قد من ای عقل پابرهنه مدوز
برای قامت ما،این لباسها تنگ است
برای متهمان ردیف اول عشق
قبول مصلحت اندیشی و خرد ننگ است
هنوز پرسه زدن در نگاه او خوب است
هنوز سادگی چشم یار،خوشرنگ است
چه دیر میگذرد لحظه های آمدنش
همیشه عقربه انتظارها لنگ است ...
جمیله سادات کراماتی
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 491 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 491 مهمان ها)