من اگه یه دختر فلج و نابینا هم داشتم به تو نمیدادم
من اگه یه دختر فلج و نابینا هم داشتم به تو نمیدادم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خدارو شکر داماد تو نمیشم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
همش میخوای چایی دم کنی و رمان بخونی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من تا حالا بلاک نشدم میشه یه خورده از حال و هوات برام بگی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
رمان فقط بوف کورنوشته اصلی توسط Milad16+
همش میخوای چایی دم کنی و زمان بخونی
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
اشترم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
روزی روزگاری منشیرمان فقط بوف کور
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اولش خیلی اعصابم خورد شد ولی بعدش که فکر کردم گفتم به چپم ! دختر مثل مدل گوشی موبایله هرسال مدل های قشنگ ترش میاد
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
باورت میشه حتی قیافشم یادم رفته
انصافا خیلی خریت بود طرف فقط قیافشو دیده بودم هیچ شناختی نداشتم ازش
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
چشاتو مست کن و بشکن سر رات هر چی دیدی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 707 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 707 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول