گر دست دهد ز مغز گندم نانی..نوشته اصلی توسط Milad16+
یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعه می مملکت چین ارزد
جز باده لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد ...
وز می دو منی، ز گوسفندی رانی..
با لاله رُخی و گوشه بستانی..
عیشی بود آن، نه حَد هر سلطانی...
به قربانی چیکار دارم، یعنی شعرش از "هوا سوز داره لباست کمه" که میلادکم دم به دیقه میزاره چرت و پرت تر بود که بهش گیر دادی؟!قربانی گوش میدم ولی اونو گوش ندادم نمیدونستم
کارت به جایی رسیده به شعر سایه میگی چرت؟!
یک نان به دو روز اگر بود حاصل مردگر دست دهد ز مغز گندم نانی..
وز می دو منی، ز گوسفندی رانی..
با لاله رُخی و گوشه بستانی..
عیشی بود آن، نه حَد هر سلطانی...
از کوزه شکسته‌ای دمی آبی سرد
مامور کم از خودی چرا باید بود
یا خدمت چون خودی چرا باید کرد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میلادکتبه قربانی چیکار دارم، یعنی شعرش از "هوا سوز داره لباست کمه" که میلادکم دم به دیقه میزاره چرت و پرت تر بود که بهش گیر دادی؟!
کارت به جایی رسیده به شعر سایه میگی چرت؟!من اصن خط اولو نفهمیدم چه گفتی !
هوا سوز داره لباست کمهمیلادکت
منو تن کن تو خیابون بیا
***
هوا سوز داره لباست کمه
به چتری موهای لختت قسم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کلا نمیفهمم
آخه اینم شد شعر هوا سوز داره
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن..یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد
از کوزه شکسته‌ای دمی آبی سرد
مامور کم از خودی چرا باید بود
یا خدمت چون خودی چرا باید کرد ...
به زان که طفیل خوان ناکس بودن..
با نان جُوین خویش حقّا که به است..
کالوده به پالوده هر خَس بودن...
رضا صادقی (عمو رضا) - خدا شاهدهکلا نمیفهمم
آخه اینم شد شعر هوا سوز داره
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مرغی دیدم نشسته بر باره طوسقانع به یک استخوان چو کرکس بودن..
به زان که طفیل خوان ناکس بودن..
با نان جُوین خویش حقّا که به است..
کالوده به پالوده هر خَس بودن...
در پیش نهاده کله کیکاووس
با کله همی گفت که افسوس افسوس
کو بانگ جرسها و کجا ناله ک...و...س ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چون دَر گذرم، به باده شویید مرا..مرغی دیدم نشسته بر باره طوس
در پیش نهاده کله کیکاووس
با کله همی گفت که افسوس افسوس
کو بانگ جرسها و کجا ناله ک...و...س ...
تلقين ز شراب ناب، گویید مرا..
خواهید به روز حشر یابید مرا..
از خاکِ درِ میکده جوييد مرا...
در حال حاضر 364 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 364 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
