الی..متور
سجاد ببین عکسی از مرحوم نیست بزاریم آواتارمون
یکی از حوریانی که الان بالاسر الی هست در بهشت
تو همان جرعه آبی
که نشد وقت سحر
بزنم لب به تو و
زود اذان را گفتند
محمد شیخی
کوچیک می شه مردمک هام از انعکاسِ
اشعه ی برفی پوست تنت رو تنم
قلب من اسم تو رو جای خون فواره کرد
تا نزدیک تر به من شی از رگ گردنم ...
فرزاد فتاحی - چتری
سیاه نکن انقدر دنیامو
چشمات بی آرایشم زیباس
من ناخودآگاه جذب ِ تو می شم
گیرایی ِ تو قد ِ برموداس
موهاتو که می ریزی رو شونت
دریارو میاری به این خونه
مرغای دریایی میان توو شهر
هیشکی لب ِ ساحل نمی مونه
چتری نریز موهاتو دیوونه
بارون داره یکریز می باره
می خوای یه دنیا غرق ِ تو باشه
می خوای زمینُ سیل برداره
از رو سرت شالت رو می دزده
بادی که به موهات نظر داره
نسبت به تو از بس که حساسم
رو نقطه ضعفم دست می ذاره
لب های تو یک ارتش ِ سرخه
به سمت ِ قلبم حمله ور میشه
سرباز ِ زخمی ِ وجود ِ من
موجی تر و دیوونه تر میشه
چتری نریز موهاتو دیوونه
بارون داره یکریز می باره
میخوای یه دنیا غرق ِ تو باشه
می خوای زمینُ سیل برداره
.
.
.
به دفتر می زنم از خبط این واژه به اون واژه
قلم رو رگ رگ اعصاب من در کار ویراژه
گمونم واژه ها مغز منو میدون مین کردن
نگو تو جمجمه م افراد استالین کمین کردن
وجودم داره می پاشه سرم کابوس می چینه
**** هیتلر روی ملاجم گرم تمرینه...
حلالم کن تو ای پای جنون سربه دار من
که دیدار تو ممکن نیست حتیّ بر مزار من
منو بعد تو بادای پریشون.خون بغل کردن
زبونم عقده شد قبض منو نبض غزل کردن
وجودم آش و لاش انفجارای دمادم شد
پس از تو روی من بمبای خنثی هم عمل کردن
من و ده پشت من یکسرنشین معبدت بودیم
کجایی که منو آواره ی کوه و کُتل کردن
نبودی و ندیدی سینه ی من یه معما شد
معمایی که با شلّیک ده تا گولّه حل کردن
حلالم کن! سفر تنبیه یک پا موندن من بود
سفر شاید مکافات مخالف خوندن من بود
سر سرخورده چندین قرنه نذر چوبه ی داره
مخالف خونی بزم بدا تاوان بد داره
بذار اشک چشامو سر بدم با ابر «دود عود»
هنو «مرغ سحر» پر می کشه از قبر «نی داوود»
یاغی
در حال حاضر 190 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 190 مهمان ها)