نور جان در ظلمت آباد بدن گم کردهام
آه ازین یوسف که من در پیرهن گم کردهام ...
نور جان در ظلمت آباد بدن گم کردهام
آه ازین یوسف که من در پیرهن گم کردهام ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
باشه !
ولی اگه جایی رفتی نت سرعت بالا گیرت اومد آپ کن برامون ثواب داره
شب خوش !
من خسته ام ، تو خسته ای آیا شبیه من ؟
یک شاعر شکستهی تنها شبیه من
حتی خودم شنیدهام از این کلاغها
در شهر یک نفر شده پیدا شبیه من
امروز دل نبند به مردم که میشود
اینگونه روزگار تو ـ فردا ـ شبیه من
ای همقفس بخوان که زِ سوز تو روشن است
خواهی گذشت روزی از اینجا شبیه من
از لحن شعرهای تو معلوم میشود
مانند مردم است دلت یا شبیه من
من زندهام به شایعهها اعتنا نکن
در شهر کشتهاند کسی را شبیه من ...
زنده نام بانو نجمه زارع
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یه آهنگ هست از گروه era .توش گریه می کنه کسی نداره آیا ؟
تا خود صبح بیدارم سیگارو با سیگار روشن میکنم که غصه هارو دود کنم
در حال حاضر 520 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (1 کاربران و 519 مهمان ها)