در این شب سیاهم گمگشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت ...![]()
در این شب سیاهم گمگشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بیچاره گوگوشپروفسور سمیعی هم به عکدمی معتقد بود
![]()
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
ز روی دوست دل دشمنان دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همیروی ای دل بدین شتاب کجا ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 636 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 636 مهمان ها)