آسمان عشق - شجریان پدر ...
آسمان عشق - شجریان پدر ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
عباس کیارستمی درگذشت
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
سودای زلف و خالت در هر خیال ناید
اندیشه ی وصالت جز در گمان نگنجد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هرگز نشان نداند از کوی تو کسی را
زیرا که راه کویت اندر نشان نگنجد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
آهی که عاشقانت از حلق جان برآرند
هم در زمان نیاید هم در مکان نگنجد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
آنجا که عاشقانت یک دم حضور یابند
دل در حساب ناید جان در میان نگنجد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اندر ضمیر دل ها گنجی نهان نهادی
از دل اگر برآید در آسمان نگنجد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 829 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 829 مهمان ها)