Chavoshi News |

[Malware]

قبول باشه
بازم کلان (=کلانتری = پلیس) پیچیده توی کوچه همه غلاف ، میکنن هر چی خلاف ، چون گیر میده الان
رقص نور داره کوچه و قرمزه ولی مهمونی نیست که یه دافی قر بده
همه متوجه میشن و متفرق چون توی جیبای ما چن تا مورد هستش
بچه گربه میشم من جلو کلان ازون بچه های خوبی که مامان میشه فداش
بهش فاز میدم فک کنه مهندسم بهش میگم از رتبه و معدلم
فازشونه منم یه پسر مودب حاجی لبخند میزنه و میگه موفق باشی
وقتی دور شد که دیگه سروشو نبینه بچه ها میگن رپو شروع کن
اینو میخونم و یه قوطیه دستم همش ببین ببین به من دست بند نزن
همه رو حفظم یکضرب نوشتم

ممنون همچنین؟!
اِه اینو شنیدم همون موقع ها، الان متنو گذاشتی یادم اومد
ها اونموقه بعضی آهنگا بد رو مخ میرفت... یجوری بیتش مینشت رو مخ که هر صب پا میشدم ناخودآگاه زمزمه میکردم... حالا بعضیا خوب بودن... گاهی اوقات یه آهنگ چرت بود ولی میرفت تو مخ... مصیبتی داشتم تا بندازمش بیرون از حافظه

[Changed]

ممنون همچنین؟!
اِه اینو شنیدم همون موقع ها، الان متنو گذاشتی یادم اومد
ها اونموقه بعضی آهنگا بد رو مخ میرفت... یجوری بیتش مینشت رو مخ که هر صب پا میشدم ناخودآگاه زمزمه میکردم... حالا بعضیا خوب بودن... گاهی اوقات یه آهنگ چرت بود ولی میرفت تو مخ... مصیبتی داشتم تا بندازمش بیرون از حافظه

قبول حق باشه
والا من یه بدشانسی آوردم ترم اول دانشگا مسموم شدم چن روز بیمارستان بودم
اونجا تو گوشیم هر چی بود حفظ شدم کاری نبود جز هندزفری و اهنگ

[HADIS]

اینجا مدیر ناظم داره همه میترسن
وگرنه آدما همون آدمان

آره محیط تاثیر گذاره

[Changed]

آره محیط تاثیر گذاره

ولی حقیقتا دخترهای ما باید صف شکن باشن بیان توی اون محیطها عقب نشینی جایز نیست
ادب هم خیلی چیز خوبیه بی ادبها پسفردا تو بدترین جا رسوا میکنن خودشونو

[Malware]

قبول حق باشه
والا من یه بدشانسی آوردم ترم اول دانشگا مسموم شدم چن روز بیمارستان بودم
اونجا تو گوشیم هر چی بود حفظ شدم کاری نبود جز هندزفری و اهنگ

عجب من ترم دو تو همین رمضون مسوم شدم ولی خدا رو شکر نیم ساعت بیشتر طول نکشید تو بیمارستان رفتم، کشید پایین، فرو کرد، برگشتم

[Changed]

عجب من ترم دو تو همین رمضون مسوم شدم ولی خدا رو شکر نیم ساعت بیشتر طول نکشید تو بیمارستان رفتم، کشید پایین، فرو کرد، برگشتم

[Malware]

چون خیابانی که می گذرد در مه
و می پیچد در حفره تاریک سر
زندگی از دست رفت
باپرکاهویی، با لبخند ساده اش
با سبد زردآلو کنار جوی آب
و نعنا و پونه
از هر جهت
مانیز می میریم
چون گاوی فرو رفته در تنهایی خویش
ما نیز می میریم
و دوران پرشکوه جوانی را دست نخورده
برای دیگران باقی می گذاریم
و این سیب سرخ همچنان بر شاخه است.

رضا بروسان


@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

[HADIS]

ولی حقیقتا دخترهای ما باید صف شکن باشن بیان توی اون محیطها عقب نشینی جایز نیست
ادب هم خیلی چیز خوبیه بی ادبها پسفردا تو بدترین جا رسوا میکنن خودشونو

میخوای دوستامو بیارم
بله از جمله همشهری ام ازش نمیگذرم گفت ضعیفه جات

[Changed]

میخوای دوستامو بیارم
بله از جمله همشهری ام ازش نمیگذرم گفت ضعیفه جات

همین ضعیفه که الان میگه فردا قدم کج بذاره چنان پدری ازش در بیاره که نگو
زن در خانه با یک نیم نگاه حکمرانی میکند

[Changed]

حدیث قفل شدی روی با من بمون
اهنگای دیگه هم خونده به خدا