بمیر ، فقط بمیر ...
چرا نمیمیری ، چرا نابود نمیشی ، چرا منقرض نمیشی ،
چی میخوای از این کره ی خاکی ...
بمیر ، فقط بمیر ...
چرا نمیمیری ، چرا نابود نمیشی ، چرا منقرض نمیشی ،
چی میخوای از این کره ی خاکی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
گفت، مهمل، شنفت، مهملتر
قول، بیپایه، فعل، موهن شد
آمد امّا چه سود؟؟؟ آمدِ او
با شبِ رفتِ من مقارن شد
-مانده تا «فتحه» جا عوض بکند-
»کاف» مفتوح و «سین» آخر من!
کاش می شد به «فتحه» مؤمن ماند!
کاش می شد به «ضمّه» خائن شد!
»کاف» مفتوح و «سین» ناکس من!
غیرممکن ترین محال جهان،
اجتناب از تو بود و مدّتهاست
اجتناب از تو نیز ممکن شد
نه به رعنایی تو چشمی داشت؛
نه به معنای تای تأنیثت؛
ماندهام قلب کاردخوردهی من
به کجاوندی تو مؤمن شد؟
وسط جملههای دستوری،
نقش مفعولی تو مطلقتر!
ای که گاهی مسکّنی کوتاه
ای که عمری عذاب مزمن شد!
سگ اصحاب کهف هم بودی،
نفس حقّم آدمت میکرد
به تف و لعنتی نمیارزد
نورِ چشمی که کورباطن شد
»فتحه» و «ضمه» جا عوض کردند؛
هزل بگذار و جدّ از او بردار*!
«کاف» مفتوح و «سین» ناکس من،
کاف «مضموم» و «سینِ ساکن » شد ...
علی اکبر یاغی تبار ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تنهایی ماله منه دلم که دم نمیزنه آدم
عاشق سر یه چیز کوچیک که بهم نمیزنه
شبگردی کار منه غصه شبا یار منه
آدم عاقل که عشقشو از دلش آخه خط نمیزنه
از قصد که بشم سرمست
پرسه میزنم تو کوچه پس کوچه های شهر
هنوز عشقت هست نذار بره از دست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دانلود مراسم و حواشی ..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نود
در گزارشی با شیث رضایی، علی علیزاده و مهرزاد معدنچی گفتوگوی جذابی انجام گرفت و به دربیهایی که آنها گلزنی کردند و همچنین مقصر بودند، پرداخته شد.
- شیث رضایی: در اولین دربی که بازی کردم، پنج مدافع داشتیم و اصلا قرار نبود در لیست 18 نفره مسابقه باشم اما یک محروم داشتیم و علی انصاریان در دقیقه 45 مصدوم شد که من به زمین رفتم و گلزنی هم کردم؛ در آن دربی که دقیقه 89 گل خوردیم، رضا نورمحمدی تکل نزد و علیرضا حقیقی از زاویه بسته گل خورد ولی من مقصر شناخته شدم که بعد از آن بازی هم من را اخراج کردند. از آن دست بازیکنانی نیستم که بگویم شب شما بخیر و به همین دلایل از پرسپولیس اخراج شدم؛ بازیکنی میشناسم که اسم بچه خود را اسم سرمربی تیم گذاشته است.
- علی علیزاده: پس از آن دربی که دقیقه 4+90 به زمین رفتم و یک دقیقه بعد پنالتی دادم، من را با ماشین شخصی از ورزشگاه بردند؛ در رختکن آقای قلعهنویی حرف بدی به من نگفتند ولی نگاه کادر فنی و بازیکنان به من کاملا تغییر کرده بود؛ در آن صحنه که پنالتی دادم، آمدم با آرنج به صورت سپهر حیدری بزنم که ضربه سر علی کریمی به کف دستم برخورد کرد و پنالتی اتفاق افتاد.
در حال حاضر 308 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 308 مهمان ها)