اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز
به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز
اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز
به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز
راست میگه والا... هر بلایی خواستن سر ما اوردن .. بی پدرا
ای شیر تو هر چی فامیل و بچه فامیله
حالا اگه دیجی بالا اومد
پس از درگذشت پدر، پسر، مادرش را به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عيادت میکرد.
يکبار از خانه سالمندان تماسی دريافت کرد که مادرش در حال جان دادن است!
پس با شتاب رفت تا قبل از اينکه مادرش از دنيا برود، او را ببيند.
از مادرش پرسيد: مادر چه میخواهی برايت انجام دهم؟
مادر گفت: از تو میخواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری، چون آنها پنکه ندارند و در يخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابيدم...
فرزند با تعجب گفت: داری جان میدهی و از من اينها را درخواست میکنی؟ و قبلاً به من گلايه نکردی؟!!!
مادر پاسخ داد: بله فرزندم!
من با اين گرما و گرسنگی خو گرفتم و عادت کردم، ولی میترسم تو وقتی فرزندانت در پيری تو را به اينجا میآورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی...!!!
36 سالشه 3 تا بچه داره
در حال حاضر 763 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 763 مهمان ها)