دو چشمم را که می بندم سرم انگار می رقصد
به رویای تو می افتم دلم هربار می رقصد
قدم هایی سبک دارم تو در خواب خوشت هستی
کنار بسترت دستی شبیه مار می رقصد
حریر نازکی بین من و تندیست افتاده
کنارش می زنم اما خیالی تار می رقصد
کشیدی موج مویت را به روی بالشت یا من
توهم میزنم موجی به گندم زار می رقصد
سپهسالار گل پیکر ، ابر فرض جنون آور
لبت یاقوت هر مصدر که با گفتار می رقصد
خودت را می زنی گاهی به آن راه و دلت گرم است
به هر سو سر بگردانم در و دیوار می رقصد
تو در رویای ترسویم شبیه بچه آهویی
که دنبالت نگاه هرز یک کفتار می رقصد
غریب افتاده دستانت به روی شانه ی مردی
که سازت را نمی فهمد ، فلاکت بار می رقصد
تو خوابی و جهان خواب و من و چشمان پرآب و...
شبیه شعله ی شمعم که خودآزار می رقصد
حسین آهنی
شب از جایی شروع میشه که تو چشماتو میبندی
Gracias A La Vida
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
باع
علیرغم صدور مجوزهای لازم از ارشاد؛
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
طالب زاده: گفتند حتی اجازه ورود به شهر را هم نداری!
در حال حاضر 585 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 585 مهمان ها)