من زیاد با اون حال نکردم! خیلی رستم بازی کاراکترش...نوشته اصلی توسط HO33E!N
ها ....
من زیاد با اون حال نکردم! خیلی رستم بازی کاراکترش...ها ....
تف کردنای فرانک هم اصلا حال نکردمولی اولش اصلا فک نمیکردم بچه رُ بکشه ....معمولا نمیکشن
اونجا که فرار کرد اون 2 تا فراریش دادن که رفتن بلیط قطار بگیرن البته نشون ندادها اینو نفهمیدم منم....اره یحتمل
بعضی جاهاشم غلو میکرد خوشم نمیومد مثلا فرارارای مداوم شایان و اونجا که بردن یوما ولی سر از قظار یارو شل دراورد و قتل عام کرد همرُ
اون جا که برگشت گفت قهوه درست کردی ؟ گفت این بار خوب بود
زنه هم خوشم نیومد راستش...خصوصا اون جا که به فرانک بود نفهمدیمش اصلا
بچ بود خو
وقتی چیزی برای فهمیدن وجود نداره؟؟از کجا معلوم شاید می فهمن
از یکیشون بپرس *** لخت دویدن دنبال مرغ یعنی چی؟؟
اونجال با فرانک می خواست زمان بخره یا زندگیشُ بخره مثلا؟هرزگی رُ به حد اعلا رسونده بودها اینو نفهمیدم منم....اره یحتمل
بعضی جاهاشم غلو میکرد خوشم نمیومد مثلا فرارارای مداوم شایان و اونجا که بردن یوما ولی سر از قظار یارو شل دراورد و قتل عام کرد همرُ
اون جا که برگشت گفت قهوه درست کردی ؟ گفت این بار خوب بود
زنه هم خوشم نیومد راستش...خصوصا اون جا که به فرانک بود نفهمدیمش اصلا
به خاطر صاب ملک اومد به شایان راضی بود عاشق چارلز شد با فرانک خوابید اصن یه وضی
حالا که اسممو گفتی دیگه باید بکشمشولی اولش اصلا فک نمیکردم بچه رُ بکشه ....معمولا نمیکشن
بیشتر شبیه استفراغ بود ...خیلی پر حجم بودتف کردنای فرانک هم اصلا حال نکردم
اره اونو فهمیدم ولی کلا میگم خیلی چرت فرار میکرد! انگار نه انگار کلانتری و......تو وسترن اوریجنال به کلانترا خیلی بها میدهاونجا که فرار کرد اون 2 تا فراریش دادن که رفتن بلیط قطار بگیرن البته نشون نداد
بچ بود خو
بود ولی اولش جلو شایان و ساز دهنی ادا تنگا رُ در میاورد اخه
به قول امین کلانتر و نیروی امنیتیشون بیشعور بودن ...تنها سرنخ کشف جرمشون لباس بودحالا که اسممو گفتی دیگه باید بکشمش
وقتی چیزی برای فهمیدن وجود نداره؟؟
از یکیشون بپرس *** لخت دویدن دنبال مرغ یعنی چی؟؟
در حال حاضر 571 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 571 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
