ما که راه رفته ایم
چونــ اونمـ نیستــ پســ کلنـــ هیچیــــــــــــ ـ ـ ـ
امیر اون اسمایله که دست تو دماغش میکردو به سایت اضافه کن
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
توی باورم نبودی اومدی قلبمو ربودی
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صب باز الی میاد می گه باز نمی شه
چرا چاوشی باید کنسرت بدهد؟
موسیقی فارس - مهرشاد انصاری : سخت است باور اینکه چطور ممکن است یک خواننده ؛
بدون کنسرت و فروختن بلیط های آن چنانی و برگزارکردن تاپ شوهای مختلف در هر اجرا و کنسرتش ،
کلی جایزه ی مختلف موسیقی دریافت کند و به این درجه از شهرت و محبوبیت می رسد!
موضوع این بحث و یادداشت هم باز مربوط می شود به جوانی اصالتا جنوبی که یازده سال پیش ،
با سبکی جدید و صدایی خاص وارد بازار موسیقی پاپ شد و با یک بیت شعر و یک ملودی خاص و معروف گفت : الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرت !
صدایی که اگرچه به قول خیلی از همکاران، منتقدان و حتی مسیولان ، خش دار و تلخ و غمگین بود و هیچ وسعتی هم نداشت ،
اما توانست بدون هیچ اغراقی ، نفر اول ِ تمام خواننده های موسیقی پاپ امروز باشد و حسادت ها برانگیزد
و در دل همه کـس به راحتی جا باز کند حتی خیلی از موسیقی دانان و همکاران و پیشکسوتان خودش !
این صدا که به باور خیلی ها و از سر حسادت به درد خوانندگی نمی خورد ،
در عرض یک سال با ورودش به بازار موسیقی ، چنان غوغایی به پا کرد که همه با ولع تمام منتظر دیدن عکسی از صاحبش بودند تا ببینند خالق این صدا و موسیقی کسیت!
گرچه این صدا هم مثل صاحبش بدون حاشیه بود و آنقدر بدون حاشیه که ، هیچوقت نخواست خودنمایی کند و با گرفتن پول های آن چنانی برای کنسرت و دعوت کردن مهمان های معروف در کنسرت، خودش و شهرتش را به رخ کسی بکشد ، اما معلوم نیست چرا دشمنی ها با این آدم بی حاشیه ، خوش قلب دوست داشتنی تمامی ندارد.
حقیقت این است که محسن چاووشی در واقع تنها با آلبوم دادن و تک آهنگ کار کردن ، خودش را به این قله شهرت رسانده است و فعلا نیازی نمی بیند که کنسرت برگزار کند.
چاووشی امروز در نقطه ای از این قله موسیقی ایران قرار گرفته ؛ که نه خودش نیازی به برگزاری کنسرت می بینید برای عواید مالی و نه شرکت ها و تهیه کننده های پخش آلبوم موسیقی هراسی برای کار کردن با این خواننده دارند .
نام محسن چاووشی اینقدر خوش سابقه و دلرباست ، که هر شرکت پخش و اسپانسری با جان و دل برای خریدن آلبوم هایش اعلام آمادگی کند و مطمئن باشد سودی که در فروش آلبوم های این خواننده وجود دارد ؛ به اندازه ای است که جوابگوی سرمایه گذاری اش باشد ، حتی بیشتر از سود کنسرت های بعضی از دوستان همیشه معترض !
چاووشی که این روزها پرچم دار رکورد فروش آلبوم های موسیقی پاپ بعد از شادمهر عقیلی و سعید شهروز شده است ، بارها اعلام کرده که تمایلی به برگزاری کنسرت ندارد وبه گفته خودش با این وضعیت سالن ها و صداها و امکانات ، دوست ندارد کنسرت بدهد، با این حال باز هم گوشه و کنایه های همکاران و بعضی از اهالی موسیقی و حتی گاهی هوادارانش که البته اصرار هواداران از عشق است نه از روی غرض و بد دلی و حسادت ، اما دل نازک محسن را که هیچ ، گاهی دل هوادارن و همکارانش را نیز به درد می آورد !
اصلا مشخص نیست کنسرت ندادن چاووشی که کل دوران فعالیت هنری اش را بدون دغدغه گذارنده است و سرش به کار - زندگی خودش گرم است چرا دغدغه روحی و فکری و رقابتی بعضی از خوانندگان و همکارانش شده است و واقعا چرا اینقدر نیش و کنایه می زنند که محسن اگر صدا داشت و صدایش مال خودش بود قطعا کنسرت برگزار می کرد!
اینجا چند دیدگاه مطرح می شود :
1 . اینکه محسن چاووشی اینقدر محبوب ، خوش سابقه و خوش نام هست و هوادار دارد و هوادارانش را با آثارش راضی نگه داشته ، که فعلا نیازی به شبیه همه بودن نمی بیند و ترجیح می دهد همین طور خاص بماند و تکراری نباشد.
2. اینکه چاووشی برنامه ای خاص برای شروع و برگزاری کنسرت هایش دارد که وقت این برنامه خاص هنوز نرسیده است ، که این دیدگاه خیلی نزدیک به عقل و قابل پیش بینی تر است.
3. و سوم اینکه اصلا صدای محسن چاووشی مال خودش نیست وداستان دقیقا همان طوری است که همه اساتید می فرمایند ، که اگر فرض را بر این بگیریم این جای داستان یک سوال جالب انگیز مطرح می شود و آن سوال این است که : حالا که به قول شما محسن ضعیف است و قدرت کنسرت ندارد ، چرا این قضیه کنسرت او اینقدر به دیگران فشار می آورد و برای همه مهم شده است؟
درست است که در زندگی آدم های مطرح ، حاشیه و حسادت و رقابت همیشه وجود داشته و دارد ، اما گاهی وقت ها هنرمند که ذاتا دل نازک هم است ، با این که سکوت اختیار کرده ؛ بالاخره یک روز از این همه داستان و حرف و حدیث ِ هر روزه ؛ به ستوه می آید و کلافه می شود و مابقی ماجرا!
پس به نظر می آید خیلی بهتر است اگر هرکس سرش به زندگی خودش - هنر خودش – و کار خودش باشد و اینقدر دنبال حاشیه نباشیم و با حاشیه سازی بستر این دلخوری های منجر به کوچ را فراهم نکنیم.
در حال حاضر 186 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 186 مهمان ها)