آقا نرین
اینجا رو ببین چه عروسی ای گرفتن
باید که ز داغم خبری داشته باشد ،
هر مرد که با خود جگری داشته باشد
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد !
حالم چو درختی است که یک شاخه نا اهل
بازیچه ی دست تبری داشته باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد !
آویخته از گردن من شاه کلیدی
این کاخ کهن بی که دری داشته باشد
سردرگمی ام داد گره در گره اندوه
خوشبخت کلافی که سری داشته باشد !
حسین جنتی
یه موجوداتی هستن به گوزی چون ارجینی هم میگن استاد ...
گفتی که تابستون من حتی شبا هم
خورشیدو روی سایه بونا می چلونه
خورشید من! این منطق دیوونه وارت
پای منو وا کرده به دیوونه خونه
در حال حاضر 11 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 11 مهمان ها)