ببین بنان چطور با صدای من بغض کرده که اشک های سر شب تازه اول کاره
به مادرت بگو نفست چقدر غمگین است
که حبسیده در خود و رمز جان کندن اش این است
که روبروی آب نشسته سراب می بیند
فقط شکنجه شکنجه عذاب می بیند
به جان تو بانو نخورده مست بی هوشم
تو فرض کن این درد تکیلاست که می نوشم ...
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباس
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
خصوصی
با تمام وجود غمگینم
مرگ جزئی از آرزوم شده ...
که مساوی تر از منی انگار پیش چشمان بسته ی قانون ...
پیک خالی بگو به دکترها
زخم ما رشد می کند به درون ...
بچه ماهی خیال دریا داشت
گاو هم دوستان خود را داشت
آن چه اندازه ی خودم جا داشت
پشت من بود و خانه ی حلزون
دست بردن به متن قرآن ها
خبرِ خودکشی میدان ها
پخشِ ساندیس در خیابان ها
بازیِ موز بود با میمون
بر پدر اینااین ک و شعرا چیه
اول گفتن سرویس های یک ماهه دانلود ندارند
الان ردن فقط 6 ماه به بالا
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
در حال حاضر 306 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 306 مهمان ها)