ﺑﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻨﺪ ﻓﻼﻧﯽ ﻣُﺮﺩﻩ،
ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﮐﻮﻥ ﻟﻘﺶ !
.
.
.
.
.
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﻣُﺮﺩ ...
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺳﺮﻗﺒﺮﺵ، ﺗﺎ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻦ : ﮐﻮﻥ ﻟﻘﺖ !
ﺍﻣﺎ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ :
ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺯﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ، ﮐﻮﻥ ﻟﻖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ![]()
یکی الان بم گفت باید سیستمت رو کامل پاک کنی دوباره نصب کنی
یعنی تمام فول البوما ، آرشیو فیلما ، عکسا ، کنسرتا ، برنامه ها پَر
ریدم تو این شانس![]()
تفنگ سر پُر / حسین غیاثی
توی خونه روی دیوار یه تفنگه سر پُره
داغ جنگلا رو میشه روی قندافش دید
آره یه تفنگ سرپُر و فراری از شکار
که میشه از تو گلوش صدای شلیکو شنید
یه تفنگ پیر و کهنه یه تفنگ بی جواز
که دلش رو برده زوزه های زخمیه یه گرگ
عمریه که بوی باروتو نفس نمیکشه
تنها شاهد نفس کشیدنه پدربزرگ
توی خونه روی دیوار یه تفنگه سرپُره
منم آخرین گوزنی که گلوله میخوره
خسته از روزای غمگینه بدون ِ اتفاق
خواب رفته مثه آتیش زیر خاکستر داغ
یه تفنگی که مثه یه مرد گریه میکنه
شبو با روح پرنده های مُرده تو اتاق
با دوتا میخه سیاه مونده رو دیواره سفید
تو سر هردوی ما وسوسه ی آزادی
خیلی وقته بوی خون خونه رو پُر کرده و من
خیره ام به آخرین ارثیه ی اجدادی
فک کنم این شعر در حمایت از جنگل بانا گفته شده![]()
در حال حاضر 595 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 595 مهمان ها)