نوشته اصلی توسط
Herzeleid
از تو بعیده این حرفا!
تو فکر میکنی ما سخت زندگی نمیکنیم؟؟
اگر من و همفکرام بخوایم اعتقاد واقعی خودمونو بگیم که از کمترین حقوق انسانی هم برخوردار نیستیم!
اگر ما بخوایم اعتقاد واقعی مونو بگیم حتی حق تحصیل و بیمه و درمان و کار هم در این کشور نداریم! ازدواجمونم ثبت نمیکنن چتی تو دعاوی حقوقی این جا هم هیچکس واسه همفکرای ما حقی قائل نیست!
واسه همینه همه مجبورن دروغ بگن دروغ پشت دروغ! واسه اینه اعتقادات نصف مردم تقلبی و فیک....واسه همنیه این عقده های از جای دیگه میزنه بیرون و میخوان سر یه بی گناه خالیش کنن که البته اصلا قابل قبول نیست.
من اگر بخوام فردا برم بگم از دین اسلام درومدم از نظر خیلیا ریختن خونم واجبه مگه جز اینه؟؟؟
بذار یه کلمه بگم حتی کسی واسه تفکر ما حق زندگی هم قائل نیست... وقتی حتی اسلام یه عده انسان رُ نجس میدونه دیگه جای حرفی باقی نمیمونه!
بعد مهاجرت کنیم؟؟؟ واقعا این طوری فکر میکنی؟؟
اون وقت چرا ما باید مهاجرت کنیم از کشوری که درش به دنیا اومدیم؟؟
تازه یکی مثل من که شرایط خانوادگی و مالیش حتی اجازه این کارم بهش نمیده چی؟؟ تکلیف من این وسط چیه؟؟
اینه که میبینی! طرد شدن از سوی جامعه....انزوای کامل! و دیگر هیچ...