دوس دختر چیه باباش گفته حرمت مرتضی رو نیگه دارین من از کربلا اومدم !
عباس آباد از این خبرا نبود همه دنبال یه لقمه نون و پول سگ دو میزدننوشته اصلی توسط Milad
نوید میگن تو عباس اباد اراکی ها جمع شدن شمع به دست کل خیابانو رو بالا پایین میرفتن
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
همچنان در انتظار وثوق
زن نداشت مرتضی ؟
کلا ملتی هستیم که هرجا شلوغ باشه جمع میشیم... چه نذری بدن چه اعـــــدام بکنن چه دعوا باشه...اینا از بچه گی یاد گرفتن به دوربین لبخند بزنن
رفیقم زنگ زده میگه آب دستته بزار زمین بیا عباس اباد ببین چه دافایی ریختهآره. جمع شده بودن
دوستم زنگ زد بهم ميخواستم برم
بعد گفت اينجا پر ِ دختر ِ. كلا منصرف شدم
Hero Enter
Viva Real Madrid
با اجازه بزگترها بله
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 566 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 566 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
