بی خدافظی نذاری بری گم و گور شی یه وقتنوشته اصلی توسط mahdi
ما بریم فردا کارها باید کرد ...
جمع و جور کنیم بساطو بریم پی بدبختیمون
شب همه خوش
بی خدافظی نذاری بری گم و گور شی یه وقتما بریم فردا کارها باید کرد ...
جمع و جور کنیم بساطو بریم پی بدبختیمون
شب همه خوش
"بیدار می شدیم در آذر که سوختم..."
شاعر! تو را زین خیلِ بی دردان کسی نشناخت...
خوبی مرد خاکستری ؟ رو به راهی ؟ممنون، بد نیستم، می گذرونم...
تو خوبی!؟
شاعر! تو را زین خیلِ بی دردان کسی نشناخت...
کل آلبومدزیره
چون میگذرد غمی نیس
"آن چشم های خیره شده توی دفترم
که گریه می کنند به شب هات در سرم..."
شاعر! تو را زین خیلِ بی دردان کسی نشناخت...
کل آلبوم
اونلی قهوه و دزیره
چون میگذرد غمی نیسشایعه ست که می گن می گذره...
قرص و محکم سرِ جاشه!
والّا
شاعر! تو را زین خیلِ بی دردان کسی نشناخت...
ما که دنیا رو بوسیدیم گذاشتیم کنار حالا هی میره و میای میگه بوس نمیدی
"مثلِ تویی که چندمِ آبان ادامه داشت
که می گریست در من و باران ادامه داشت..."
شاعر! تو را زین خیلِ بی دردان کسی نشناخت...
در حال حاضر 442 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 442 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
