من ، بی تو چیزی نیستم جُز چندتا اَبر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جُز آه جُز گرد و غبار
من ، بی تو چیزی نیستم جُز چندتا اَبر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جُز آه جُز گرد و غبار
خسته از روزای غمگینه بدون ِ اتفاق
خواب رفته مثه آتیش زیر خاکستر داغ
یه تفنگی که مثه یه مرد گریه میکنه
شبو با روح پرنده های مُرده تو اتاق
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بارون میومد پس داد زدم من پشت درم
خمیازه ی باد آهسته گذشت از پشت سرم
در وا نشده بیدار شدم بارون میومد
گفتم نکنه فردا شده و من بی خبرم
در حال حاضر 418 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 418 مهمان ها)