همیشه بعد هر طوفان میشه آرامشُ حس کرد
میشه به زندگی خندید تو اوج یک غرور سرد
باید پروازُ باور کرد قفس چیز عجیبی نیست
که تنها راه خوشبختی رهایی از غریبی نیست
توی اوج حادثه تنها با من حرف بزن
وقتی شب بی نفسه تنها با من حرف بزن
هنوزم تهِ نگات طرح بُهت و قفسه
تا سپیده برسه تنها با من حرف بزن
نمیشه از کویری خشک مسیر رویشُ پرسید
باید از قطره ای بارون نگاه گندمُ فهمید
غم امروزمون راهی به سوی شادی فرداست
تحمل کردن سختی تو اوج خستگی زیباست
باید پژمردنُ حس کرد مثل یه شاخه تنها
خزون یه برزخه واسه بلوغ سبز جنگلها
توی اوج حادثه تنها با من حرف بزن
وقتی شب بی نفسه تنها با من حرف بزن
هنوزم تَهِ نگات طرح بُهت و قفسه
تا سپیده برسه تنها با من حرف بزن
همیشه زندگی بخشیش دُچارِ جَبر تقدیره
کنار آبیه دریاس که ساحل معنی میگیره
همیشه فرصتی واسه نگاه کردن به دنیا هست
تو ظلمانی ترین شب هم یه راهی رو به فردا هست
یه راهی رو به فردا هست
یه راهی رو به فردا هست
یه راهی رو به فردا هست
در حال حاضر 473 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 473 مهمان ها)