وقتی که بارون از سر چترم سرریز میشه عاشقت میشم
وقتی که بارون از سر چترم سرریز میشه عاشقت میشم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ما از وحشت فراموش کردن دیگران است که عکس آنها را به دیوار می کوبیم یا روی تاقچه می گذاریم ؛ یک وفاداری کاذب...خود ما به عکس هایی که به دیوارهای اتاقمان می کوبیم نگاه نمی کنیم ، یا خیلی به ندرت و تصادفا" نگاه میکنیم . ما به حضور دائم و به چشم نیامدنی آن ها عادت می کنیم. عکس ، فقط برای مهمان است...این را یادتان باشد که ذره یی در قلب ، بهتر از کوهی بر دیوار است .
رونوشت ، بدون اصل __ نادر ابراهیمی
چند دل نوشته ، چند عکس توی قاب روی دیوار ، من با خاطرات تو زنده ام خاطراتت را از من نگیرنوشته اصلی توسط DePreSso
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به به
آلبوم مازیارو کسی گوش داد من که خوشم ازش نمیاد تکراریه
از یازده تا آهنگ فقط از یه دونه خوشم اومد واقعا براش متاسفم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یک پسره دانشجو عاشق و سینه چاک دختر همکلاسیش بودبالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاریکرد اما دختر خانوم عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد.بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگهروزها ازپی هم گذشت و دختر واسه امتحان از پسر یک جزوه قرض گرفت وداخلش نوشت ” من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت“اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن.ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد.چهار سال آزگار کذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!!.و اما نتیجه...........پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند
منچستریونایتد - وست برومویچ
دوشنبه ساعت یازده و نیم به وقت ایران
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
قضیه قمارباز ها چیه ؟ یکی توضیح میده ؟
برگرد ببین حال منو من عاشقم بی من نرو
با من بمون تنهام نزار دوست دارم ای بی پناه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 410 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 410 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
