صفحه 7465 از 12529 نخستنخست ... 646569657365741574557463746474657466746774757515756579658465 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 74,641 به 74,650 از 125286

موضوع: آلبــوم پــاروی بی قایـق محسن چاوشی

  1. #74641
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    نوشته ها
    8,712
    تشکر
    219
    تشکر شده : 1,352
    هوا 40 درجه تب داره

  2. #74642
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    46,945
    تشکر
    1,054
    تشکر شده : 1,787
    یه قسمتی از نوشته فراستی در ارتباط با برگان و خدا

    درفریادها و نجواها(1972)برگمان باز هم انسانی را به تصیر می شکد که در جستجوی آرامش و خوشبختی است،آن هم در جهانی که برای ساکنانش چیزی جز رنج و اضطراب به ارمغان نمی آورد.فیلم درباره ی چند زن است که در عمارت ییلاقی بزرگی زندگی می کنند وبه ندرت از آنجا بیرون می روند.آگنس(هریت اندرسون)دارد از سرطان می میرد(سرطانی که علاوه بر جسم،روحش را هم مبتلا کرده است)و دو خواهر آمده اند که او را در روزهای آخر عمرش او را ببینند.
    از طریق چند فلاش بک می فهمیم که این سه خواهر قربانی توهم های ذهنیشان هستند.توهم هایی که برای فرار از شکست ها ی زندگیشان،برای خود ساخته اند.آگنس که هرگز ازدواج نکرده ،دوست دارد فکر کند که رابطه ی احساسی خیلی نزدیکی با خواهرانش دارد،ولی از محبت های خیلی سطحی و ظاهری شان به خود-حتی وقتی دم مرگ است-پیداست که چنین رابطه ایی وجود ندارد.کارین(اینگرید تولین)به ظاهر همسر و مادر فداکاری است،ولی در واقع همسرش را تحقیر می کند،تا جایی که حتی پیش از رفتن به بستر با او،خودش را به شکل مازوخیستی با تکه ای شیشه زخمی می کمد.ماریا(لیو المان)نامی کنایی دارد.چون زنی عشوه گر است،به تعریف و تمجیدهای مردان نیازمند است.
    از میان چهار زنی که در عمارت ساکن هستند،آنا ،پیشخدمت آگنس تنها کسی است که تا حدودی توانایی دوست داشتن و ایثار دارد.ولی او هم نیازهای احساسی برآورده نشده ای دارد،چون غریزه های مادرانه اش را که با مرگ دخترش بی فرجام مانده برای نگه داری از آگنس به کار گرفته است.حتی کشیشی که برای خواند دعای آمرزش روح آگنس می آید،هم به ظاهر –مثل کشیش فیلم نور زمستانی-بیشتر دنبال زنده کردن ایمان فراموشده اش است تا تسلی داغ دیدگان.
    به طور کلی،وقتی آثار برگمان را به عنوان یک مجموعه بررسی می کنیم،به نظر می رسد او با فیلم هایش می خواهد این را به ما بگوید که بزرگترین امیدی که می توانیم در این زندگی بی سرو سامان داشته باشیم،این است که خیر و شر در کنار هم وجود داشته باشند و این نکته که اگر خطررهای برقراری ارتباط با دیگران را بپذیریم و دنبال همدلی باشیم،تحمل رنج های زندگی آسان تر است.با نادیده گرفتن سایر انسان ها نمی توان به عشق به خدا رسید.
    ولی برگمان از شعار دادن و بیان صریح و آشکار مفاهیم مورد نظرش طفره می رود.در مقدمه ی فیلمنامه ی چاپ شده ی فریادهاو نجواها می نویسد((وقتی این فیلم را در ذهنم مرور می کنم،حتی برای لحظه ای هم شکل یک کلیت منسجم را به خود نمی گیرد.بیشتر شبیه یک جریان سیال ذهنی است؛چهره ها ،حرکات،ژست ها،صداها،فریادها،سایه روشن ها،حالت ها،رویا ها،چیز تثبیت شده یا ملموسی نیست،لحظه ای هست و بعد انگار که هیچ نبوده است.مثل یک رویا،یک جور آرزو وشاید انتظار،مثل ترس؛ترسی که هرگز نمی توان به زبان آورد.می توانم باز هم توضیح دهم ،ولی فکر نکنم به کسی کمک کند))
    بنابراین به نظر می رسد که نیت اصلی او ارایه ی مشکلات زندگی بشر به تماشاگر است،تا بتواند به آن فکر کند و خودش نتیجه گیری کند،چرا که حتی خود برگمان هم وانمود نمی کند که نمی خواهد چیزی را به کسی یاد بدهد.وقتی از او سوال کردند که هدف اصلیش از فیلمسازی چیست،با مثال زدن هنرمندان قرون وسطایی که تمام تلاششان را برای ساختن کلیسای جامع صرف کردند گفت((می خواهم یکی از هنرمندانی باشم که در ساختن کلیسای جامع شرکت دارند.می خواهم از دل سنگ،سر یک اژدها بسازم یک فرشته،یک اهریمن و شاید هم یک قدیس.فرقی نمی کند کدامشان باشد ،حس رضایت آدم مهم است.چه ایمان داشته باشم چه نداشته باشم،چه مسیحی باشم چه نباشم،نقشم را در ساختن این کلیسای جامع ایفا می کنم))

  3. #74643
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    85,859
    تشکر
    405
    تشکر شده : 1,150
    نقل قول نوشته اصلی توسط AkbaR نمایش پست ها
    خیر فقط کلاه از سر برمی دارم برا این سکانس نا مفهوم ولی یه حس خوبی داشت نمی دونم چی ولی داشت
    فیلم کلا علامت سوال بود




  4. #74644
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    یه چی فقط بگم
    نزدیکی اونارو شاید می خواس نشون بده
    اولی که هیچی در رفت
    دومی هم تا یه جایی تونست بیاد
    فقط مستخدم گفت تا آخرش باهاتم


  5. #74645
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    46,945
    تشکر
    1,054
    تشکر شده : 1,787
    نقل قول نوشته اصلی توسط AkbaR نمایش پست ها
    یه چی فقط بگم
    نزدیکی اونارو شاید می خواس نشون بده
    اولی که هیچی در رفت
    دومی هم تا یه جایی تونست بیاد
    فقط مستخدم گفت تا آخرش باهاتم

    افرین افرین
    تعبیر قشنگی بود

  6. #74646
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    نوشته ها
    8,712
    تشکر
    219
    تشکر شده : 1,352

  7. #74647
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    85,859
    تشکر
    405
    تشکر شده : 1,150
    نقل قول نوشته اصلی توسط Herzeleid نمایش پست ها
    افرین افرین
    تعبیر قشنگی بود
    چرا ماریا زد زیر اون کاری که کرده بود؟
    چرا باید همچین کار احمقانه ای انجام بدم؟




  8. #74648
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    نقل قول نوشته اصلی توسط A M I R نمایش پست ها


  9. #74649
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    نوشته ها
    8,712
    تشکر
    219
    تشکر شده : 1,352
    نقل قول نوشته اصلی توسط A M I R نمایش پست ها



  10. #74650
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    46,945
    تشکر
    1,054
    تشکر شده : 1,787
    حالا دیگه با خودتون اگر دوست نداشتیم از این نوع فیلما میتونیم بقیه رُ تو لیست اکران عمومی نذاریم

صفحه 7465 از 12529 نخستنخست ... 646569657365741574557463746474657466746774757515756579658465 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 476 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 476 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •