همین دیالوگو اماده کردم دیگه اومدم بگم شد خط مرکزیه عابر پیاده انقد شلوغ شد یهونوشته اصلی توسط Herzeleid
برو بگو میتونیم یه قهوه با هم بخوریم؟
همین دیالوگو اماده کردم دیگه اومدم بگم شد خط مرکزیه عابر پیاده انقد شلوغ شد یهوبرو بگو میتونیم یه قهوه با هم بخوریم؟
اونجا از این سوسول بازیا ندارنبرو بگو میتونیم یه قهوه با هم بخوریم؟
این چن روزه در حال تحقیق بودماوهو ماشاالله خوب بلد شدیا
این چیه؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بنویس تو کاغذ بذار تو کفششهمین دیالوگو اماده کردم دیگه اومدم بگم شد خط مرکزیه عابر پیاده انقد شلوغ شد یهو
بنویس تو کاغذ بذار تو کفشش
همون کاربره متال کار خودشو کرد
بگو هی رفیق...با یه قهوه چه طوری؟همین دیالوگو اماده کردم دیگه اومدم بگم شد خط مرکزیه عابر پیاده انقد شلوغ شد یهو
پس یه دفه بره بوسش کنه تا غافلگیر شهاونجا از این سوسول بازیا ندارن
افرین معتاد خوب به تو میگناین چن روزه در حال تحقیق بودم
این چیه؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کاغذ سیگار
یه رفیق دارم اسمش سجاد هستش تو سوئد زندگی میکنه ، لعنتی چه لذتی میبره از زندگیبنویس تو کاغذ بذار تو کفشش
☺
|
هر جای خونه
هر جای خونه
هر جای خونه
شــمع روشن شه
پـروانــه ها
دور تــو
میـگـردن
_______________
تو رو
وقتی نبینم
سیر میشم
از این مردن
که دنیامو گرفته
در حال حاضر 490 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 490 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
