شدم فاحشه دست روزگار…
دنیا تجاوز میکند…
عشق تجاوز میکند…
بدبختی تجاوز میکند…
آنکه قدرت داردتجاور میکند…
و من حاملهء فرزندی هستم به نام عقده
… بترسید از روزی که
فرزندم به دنیا آید
.
.
گویا ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺪﺍﯾﺖ
شدم فاحشه دست روزگار…
دنیا تجاوز میکند…
عشق تجاوز میکند…
بدبختی تجاوز میکند…
آنکه قدرت داردتجاور میکند…
و من حاملهء فرزندی هستم به نام عقده
… بترسید از روزی که
فرزندم به دنیا آید
.
.
گویا ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺪﺍﯾﺖ
من یه دیوونم که جز خیال تو
کسی با من زندگی نمیکنه
تو سکوت بی هوای این اتاق
شب به شب به خاطرم میارمت
خودمم باور نمیکنم ولی دیگه باورم شده
ندارمت
قشنگ خونده مهدی
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
با كوچه آواز رفتن نيست، فانوس ِ رفاقت روشن نيست
نترس از هجوم حضورم، چيزي جز تنهايي با من نيست
نوید درست شد مشکلت؟
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
در حال حاضر 67 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 67 مهمان ها)