چه بد رفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری نه ایین داری نه ایین داری ای چرخ
نه دین داری نه ایین داری نه ایین داری ای چرخ
![]()
تصویر من ِ عاشق توو جیب تو می گندهپرونده ی این قتل و چشمای تو می بنده
آهنگ صدات انگار ، ناقوس کلیسا بود
توو کشف ِ معماها همدست پلیسا بود
معماری مرموزی روی بدن ِ پیزا
تلفیق ِ داوینچی با لبخنده مونالیزا
توو نقشه ی دستات ِ رودخونه ی نیل و راین
من آدمکی چوبی ، مخلوق ِ فرانکشتاین
وقتی که تو دلگیری، دستور عزا میدن
با خنده ی تو مردم ، کشمیر و غذا میدن
با عشق تو کولی ها تاریخ و سفر کردن
دیکتاتورا از اخمت احساس خطر کردن
اسم تو رو مولانا ، از روز ازل میگفت
سعدی واسه ی چشمات ، هر شب یه غزل میگفت
نقش تو نمیپوسه ، قالیچه ی کرمانی
چشمای تو دس برده، توو شعرای خاقانی
اندام تو پیچاپیچ ،مینیاتور ایرانی
مثل غزلی سرکش از نصرتِ رحمانی
یه لوح ِطلاکوبی رو قامت ساحل ها
طرح تنت الهام ِ تندیس و شمایل ها
از موی سیاه ِ تو جاری میشه رود نفت
رازی واسه دیدارت تو شیشه ی الکل رفت
کورا رو شفا میدی معنا میشه بینایی
آواز پرستوها رو گنبد مینایی
با دست تو دستامون فواره ی آتیشن
یخچالای قطبی هم مجذوب نگات میشن
من روی لب سرخت اشعارمو حل کردم
من داخل هر کوچه رویاتو بغل کردم
این بازی ممنوعه پایان ِ مشخص داشت
مردی که ترک خورده توو قتل خودش دس داشت
با دست تو میپوسن گل های تنِ قالی
من عاشق چشماتم ای قاتل سریالی
"رئوف دلفی "
در حال حاضر 578 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 578 مهمان ها)