یار قشنگه دلم
بیا که تنگه دلم
تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم
یار قشنگه دلم
بیا که تنگه دلم
تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دوباره آواتارمو آپلود کردم درست شد
شما هم دوباره آواتاراتونو آپلود کنید
بچه ها یه نرم افزاری معرفی کنید که بتونم رو عکسا افکت بذارم ؟؟
بیانیه خانواده مرتضی پاشایی درمورد تجمعات و حاشیه ها
به گزارش [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]، در پی درگذشت مرتضی پاشایی خواننده جوان موسیقی پاپ عده ای با برگزاری برخی تجمعات بدون مجوز حاشیه هایی ایجاد کرده اند که همین امر باعث شده مدیر برنامه ها و خانواده مرتضی پاشایی با صدور یک بیانیه درباره این حواشی و مواضع رسمی شان توضیحاتی ارایه کنند.در متنی که در اختیار پایگاه خبری صبحانه قرار گرفته آمده است: «از همه ملت ایران و طرفداران مرتضی پاشایی که در غم خانواده آن مرحوم سهیم هستند تشکر می کنیم و بر خود لازم می دانیم چند نکته مهم را اعلام داریم:
1.طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل می خواستند.
2.شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بود.
3.خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و از مریدان اهل بیت هستند.»
همچنین پدر مرتضی پاشایی گفت: ما از اینکه برخی افراد از ابراز احساسات مردم سواستفاده کرده و برخی اجتماعات را به حاشیه کشانده اند بسیار متاسفیم و می دانیم که طرفداران واقعی پسرم خواستار ایجاد هیچ نوع حاشیه ای نیستند.
وی همچنین از همه مردمی که پسرش را در دوران بیماری تنها نگذاشته و از زمان درگذشت وی نیز دلسوزانه در غم آنها شریک بوده اند، قدردانی کرد.
این خواننده جوان صبح امروز جمعه 23 آبان ماه پس از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت.
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
وصیعت نامه مرتضی پاشایی به نقل از سایت هوادارانش
به گزارش [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]، وصيت نامه مرتضى: من رفتم و همه شما عزيزان دلمو به بزرگيه خودش سپردم واسم دعا كنيد و منو حلال كنيد به جان تك تكتون با اينكه خداجونم بهم دستور رفتنو از خيلي قبلترها داده بود ازش خواستم گردن خودم با هر درد و رنجو عذابي كه باشه با جون دل قبول ميكنم فقط يكذره بيشتر بهم زمان بده تا با شماها عشقبازي كنم بخدا ديگه جسم خستم امانمو بريد و نتونستم بيشتر ازين در كنارتون بمونم اما مطمئن باشيد يكذره كه استراحت كردمو خستگيم در رقت از خودش اجازه ميگيرم كه زود زود مهمون قلب تك تكتون باشم. دلم واستون تنگ ميشه اما تورو خدا براي ارامش روحم دعام كنيدو هيچوقت بخاطر بردنم از خدا گله نكنيد و منو جلوش سرافراز كنيد مطمئن باشيد من پيش خودش اسوده و راحتم و ملالي نيست جز دوري از شما عزيزانم
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در این روزگار سراسر سیاه
به یک مرد ِ بی مادر ِ بی پناهبه یک مرد تنهای بی تکیه گاهمگر می شود که خیانت نکرد ؟!در این روزگار ِ «نباید نوشت»به یک مرد اهل ِ «نه زیبا نه زشت»
به یک مرد بنویس : «بی سورنوشت»مگر می شود که خیانت نکرد ؟!در این روزگار ِ شبیه خودتبه یک مرد ِ یک عمر دریا صفتکه جرمی ندارد به جز معرفتمگر می شد که خیانت نکرد ؟ !در این روزگار لجن در لجنبه مردی مقدس همانند منابر قدرت ِ سرزمین ِسخنمگر می شود که خیانت نکرد ؟!به احساس این شاعر ناامیدکه از زندگی هیچ خیری ندیدکه خون تن ِ دفترش می چکیدمگر می شود که اهانت نکرد ؟!مگر می شود که خیانت نکرد ؟!!!
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 319 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 319 مهمان ها)