شب بود خسته بودم، چشامو بسته بودم
خورشید سر زد و من پیشت نشسته بودم
چشمامو باز کردم دیدم ازت خبر نیست
دیدم برام تو دنیا از تو عزیزتر نیست
شب بود خسته بودم، چشامو بسته بودم
خورشید سر زد و من پیشت نشسته بودم
چشمامو باز کردم دیدم ازت خبر نیست
دیدم برام تو دنیا از تو عزیزتر نیست
متن آهنگ سلام شاهین رو کسی داره بذاره لطفا
سلام منو برسون به قبر مادرم
قول داده بودم واسش خونه می خرم حیف
سلام منو
سلام منو برسون مث یه دعا بهش
بگو زندگى جهنمه تو خوبی تو بهشت
بگو بپرسه گاهى حال ما زنده ها رو
بگو بگه وضع مارو اگه دید خدارو
بگو اذان ما به وقت بی كسى آدماست
همیشه تو محرمیم و جشنمون عزاست
بگو چطور خسته ایم از این همه ثواب
چقد صدا زدیم آسمونو كو جواب
بگو صب و شب نشئه از خالی پریم
بگو از گشنگی داریم امید مى خوریم
بگو ول دادیم واسه نفس رمق نداریم
بگو زنده ایم و قد مرده حق نداریم
بگو هنو واسه یه لقمه نون تو سگ دوییم و
لش تو لش تو نخ ناموس اینو اونیمو
دیگه دوا واسمون سبكه كراك می زنیم
تمام بود و نبودمون و به فاك می زنیم
یه حالیه كه با غم همدیگه شاد میشیم
عاشق میشیم طرف پا نده اسید مى پاشیم
بگو علی ابد گرفت و موندنی شد
از تو بند میده خرج زن و بچشو
بگو ممی توی تیزی كشی تو خط مرد
یه سال نشده حاجی بازاری زنشو برد
بگو مداح دوزاری هفتیركشه
رفیق بیت رهبری و نور چشه
یه كم زور داره وقتی هیچكى سر جاش نی
زندگیت خورش و بدبختی چاشنی
نخبه ها فراری و خوبامون تو بندن
ما تو بغض و اونا به ریشمون میخندن
دست تو جیب مردم و قسم شون به قرآن
پول نفت هست اما خرج میشه تو لبنان
صدای تیشه فرهادم
وقتی گلو بریده فریادم
آتش زیر خاكسترم
نطفه ی طوفان در سرم
سلام منو برسون به شصت و هفت وخاوران
سلام منو برسون به دود و دم تهران
سلام منو برسون به دخترا تو پارك فراریا
به ضرب و زخم و ضجه اقاقیا
به بی شناسنامه ها بچه های افغان
سلام منو
سلام منو برسون به بچه های کار یواشکی
تو خاکیای دروازه غار یواشکی
سلام منو برسون به چروکای پشت پلک و چرک کار و دست بابا
پینه بسته حالا
سلام منو برسون به ... و شک نکن تو کتک زیر چک وا نمیده پهلوون
سلام منو برسون به كارون كه خشك نشده هنوز مث زاینده رود ارومیه
دوره ی شومیه خفگی عمومیه
اینارو نمی گم كه بگی ناامیدى
حتی اگه یه روز خوش ندیدی
فقط تویی تویی كه فرداتو می سازی
تو رئیس خودتی واس خودت سربازی
As Above, So Below 2014 | US | Horror,Thriller | 6.2 ([فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]) | +17
یک دختر جوان به نام اسکارلت به سختی به دنبال یافتن philosophers' stone می باشد ( شیء که در داستانها گفته شده قابلیت تبدیل کردن اجسام به طلا یا نقره را دارد). او برای بدست آوردن این شی با ارزش در ابتدای فیلم در کشور ایران حضور دارد و موفق به کشف و ترجمه متون باستانی می گردد که در نهایت او را به سوی شهر پاریس و مکان زیرزمینی واقع در آن می کشاند. اما پس از اینکه اسکارلت و گروهش پا به این مکان زیرزمینی می گذارند متوجه می شوند که این محل نفرین شده هست و آنها رفته رفته در حال مواجه شدن با گذشته خودشان می باشند که همیشه در حال فرار از آن بودند و...
No life till leather
تا شلاق هست زندگي نيست
دوست دارم تو را و می دانم که از این قصه سخت غمگینی
مرد رویای هر شبت را در طالع نحس من نمی بینی
دوست داری که با کسی جز من زین کنی اسب آرزوها را
تا که روزم سیاه تر بشود بسپاری به باد موها را
دوست داری به نم نم باران بزدایی غبار یادم را
دوست داری که با خودت ببری روزهای همیشه شادم را
خواب می بینی از تو دل کندم در پی ات سایه سیاهی نیست
گم شدم در هزارتویی که به تو در انتهاش راهی نیست
برسی ای تمام حسرت من کاش روزی به آرزوهایت
تا که هر دو به کام دل برسیم جان دهم روی دار موهایت
از تو دلگیر نیستم بانو ، دلت از من اگر فراری شد
این گناه پرنده نیست اگر قفسی عاشق قناری شد
تو برو با هر آنکه می خواهی من و این بار مانده بر دوشم
از من اما نخواه دل بکنم از عروس خیال آغوشم
ای بنا کرده سرنوشتم را بر گسل های شاید و ای کاش
من همیشه به یاد تو هستم تو اگر خواستی به یادم باش
مجید آژ
در حال حاضر 495 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 495 مهمان ها)