غروب بود و هوایی که بوی باران داشت
هنوز سایه ی خورشید بر زمین جان داشتدلم به ماندنت ای مهرَبان! چه دلخوش بود
ولی دلِ تو از اینجا، خیالِ هجران داشتمن از نگاهِ تو بر جاده خوب فهمیدم،
دلت به دوریِ راهی غریب، ایمان داشتجدایی من و تو در بهار بود، اما
فضای فاصله ها سردیِ زمستان داشتاگر چه ساده در آغاز دل به هم بستیم
رسید قصه به جایی که سخت پایان داشت…!
در حال حاضر 18 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 18 مهمان ها)