- [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو فیس یه دونه از فرندام اسمشو عین همین بشر کرده بود
مدرس زبان بود هی میومد پستهای عجیب فینگلیش میزد و کامنت ها همه فینگلیش
همش فکر میکردم اینه
گفتم دو روز رفته تهران ببین چه دور برداشته
نگو اشتباه میکردم
نمیخوره باو
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
ما عاشقیم.وقتی زیر یه چتر راه میریم
ما عاشقیم..وقتی یاغیِ خیابون بارونِ
وقتی دستامونو با هم شریک یه چتر می کنیم
ما عاشقیم، وقتی انگشت شصتم.سر می خوره رو انگشتات
پله هارو هی میره بالا..هی دوباره..هی دوباره
شصتم که خوردسال میشه.نوازشت رو بازی می کنه
ما با دو دست یه چترو می گیریم
زیر یه ابر راه میریم
دوتا لبخندیم رو یک لب
تا خونه راهی نیست..اما..
از بیراهه ها میریم.خیابونای خلوت و کشف می کنیم
تا عاشق بمونیم..زیر چتری که خیال می کنه سقف شده
ما عاشقیم.وقتی زیر یه چتر راه میریم
ما عاشقیم..وقتی یاغیِ خیابون بارونِ
دوست داری من و. تو میگی اینو.زیر همون چتر
دوسِت دارم رو.زیر بارون می گم.بدون چتر
احسامون خیس میشه ..واسه چند لحظه..
بارونِ تندیِ..و باز زیر یه چتر راه میریم
ما عاشقیم.وقتی زیر یه چتر راه میریم
ما عاشقیم.وقتی زیر یه چتر راه میریم
وقتی یاغیِ خیابون بارونِ..ما عاشقیم..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 526 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 526 مهمان ها)