نه
رفتم دم دکه روزنامه ای برای این هفته نامه که الی میگه ....
یه پسره ی ترک اونجا بودسرباز بود میگفت نمیدونم چرا ما ترکا هوای هم دیگه رُ نداریم ...رفیقش گفت چه طور؟
گفت تو پادگان ازم شیشه گرفتن فرماندمون با اینکه ترکه 3 ماه اضافه خدمت زده برام ...واقعا چه طو روش میشه تو چشام نگا کنه؟
محمد زارع و با رضا صادقی اشتباه گرفتم چقدر صداشون شبیهِ
یاغی تبار
افطار با خون جوان کردند
بر خوان یک گبر خراسانی
روز جزا بخشوده خواهد شد
هر کُره و قبحی جز مسلمانی...
افطار با خون جوان کردند
حرفی بزن داروندار من!
افطار با خون جوان کردند
دنیا برای ما جهنّم شد
امّا به جای گریه خندیدیم
هم سنگران سابق خود را
لای **** اجنبی دیدیم
سر، مِلکِ طلقِ سنگ و دیوار است
حیف است سربار تنت باشد
چیزی که حقّ چوبه ی دار است
تا کی وبال گردنت باشد؟....
حرفی بزن داروندار من!
دخل شرف را خرج نان کردند
چیزی بگوآزاده یار من!
افطار با خون جوان کردند
دارم برایت نوحه می خوانم
خون گریه کن! یار دبستانی!
افطار با خون جوان کردند
بر خوان کشخان انیرانی
چون پایه های عرش می لرزد
ده پشت نسل سوگوار من
این روزه با خون جوان وا شد
حرفی بزن دارو ندار من!
افطار با خون جوان کردند
یاران بر مجلس سوار من.
این روزه را خون جوان واکرد
چیزی بگو آزاده یار من!
افطار با خون جوان کردند
بر خوان یک شش دست هفت انگشت
چیزی بگو آزاده یار من!
حرفی بزن! هق هق تو را هم کشت؟
حرفی بزن دار و ندار من!
خنجر بکش بر نوچه ی ابلیس
من دارم از تن لرزه می میرم
تو از زبان من به او بنویس:
( خون برادرها و خواهرهات
چون سینه ی مادر حلالت باد
افطار با خون جوان کردی؟؟!!
دشنام از این بدتر؟؟؟؟؟ :«حلالت باد!!» )
عمری است از عاشقانه ها،خالصانه مرگنامه می سازم!
در حال حاضر 605 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 605 مهمان ها)