آلبــوم پــاروی بی قایـق محسن چاوشی

[Sajjad]

ازین حرفها ناراحت نشین
من که با کسی دشمنی ندارم
سنی هم نیستم که ، شیعه ام مثلا
تعقل کنید

[3fide]

میلیاردها میلیارد خرج گنبد و ضریح و آبشار و کفتر و ... کردن بعد طرف میگه عجب صفایی داره قبر فلانی
قبر امام رضا رو بزارن وسط خرابه های جاده سمنان مشهد ، همینجوری یه سنگ بندازن و ولش کنن ببینم کی 1000 کیلومتر میکوبه بره زیارت امام هشتم

عوضش،مشهدیا خوب سر میبرن سر امام رضا

[Milad]

گفتم.حرفه ای باشی میشه کلا ایرانیا مغزشون تو.این.چیزا خوب کار میکنه

بدبختی هنری هم نداریم گرین کارتی بهمون صادر شه یا لااقل پناهنده بشیم دوروزه دیپورتمون میکنن

[Herzeleid]

ما دو سه بار اینجا از این بحثا کردیم نمود عینی این که سجاد میگه رُ دیدم!
یکی دونفر که دیگه ازم نقل نمیگیرن انگار قاتلم!!!
بقیه هم محدود کردن در حد سلام خوبین!
اونایی هم که به رو خودشون نمیارن تو دلشون یا بهم فحش میدن یا در بهترین حالت دعا میکنن از گمراهی درام

[AkbaR]

«بی‌خوابی»

در این ساعتِ شب
تو باید خفته باشی
در پیراهنِ صورتیِ خوابت
و حتم دارم پادشاهِ هفتم
در همین لحظه از تو خواستگاری می‌کند.
همیشه از شاه‌ها بدم میآمده!
نه به خاطرِ زبانِ چاپلوسِ فارسی
که کاسه‌لیسانه
هر کارِ بزرگی را
شاه لقب داده است:
مثلِ شاه‌کار و شاه‌راه و شاه‌کلید
و نه به خاطرِ تاریخی
که زیر چکمه‌ی شاهان بنا شده...
از شاه‌ها شکایت داشته‌ام
چرا که هف‌تایشان هر شب به خوابت می‌آیند
و تو شاعری عاشق را
که به جرمِ ننوشتن مدیحه در سیاه‌چال قصرهاشان زندانی‌ست
از خاطر می‌بری...
در این ساعتِ شب
تو باید خفته باشی
با لب‌خندی که ارثیه‌ی عروسک کودکیِ توست بر لب‌هایت
و نسیمی که از دریچه‌ی کولر می‌وزد
چند تارِ مو را بر پیشانی‌ات
به رقص درآورده است...
تو خفته‌ای بدون شک
که من خیره مانده‌ام
به دودِ سبز سیگاری
که یک سیگار نیست
دغدغه‌های مردی سی و چند ساله است
که می‌پندارد زنده‌گی هم
مانند دیوارهای دبیرستان اوست
که هر روز
جسارتِ کفش‌های کتانی‌اش را
بر شانه‌هاشان احساس می‌کردند...
تو در خانه و خیابانی دور خفته‌ای
و من بر جنازه‌ی خوابم ایستاده‌ام
با روان‌نویسی خونین
و بر کاغذ جز چند عبارتِ خط‌خورد
چیزی نیست... //

یغما

[3fide]

ما دو سه بار اینجا از این بحثا کردیم نمود عینی این که سجاد میگه رُ دیدم!
یکی دونفر که دیگه ازم نقل نمیگیرن انگار قاتلم!!!
بقیه هم محدود کردن در حد سلام خوبین!
اونایی هم که به رو خودشون نمیارن تو دلشون یا بهم فحش میدن یا در بهترین حالت دعا میکنن از گمراهی درام

ما هم که ام الفتنه

[Sajjad]

دختره تو فیس پی ام داده میگه تو خیلی آدم عجیبی هستی میترسم ازت

[Milad]

اعتقاد به این چیزا یه امر قلبی نه عقلی
الان پدر مادرت اسم تو رو گذاشتن سجاد اسم ادمین رو گذاشتن امیر دلیلشون چی بوده ؟یکی از مهمترین دلایلش این بوده که خو و اخلاقشون تو شما اثر بزاره ...
خوب این یه امر عقلی نیست و یه اعتقاده

[Herzeleid]

ما هم که ام الفتنه

البته این یکیُ پر بیراه نگفتن

[Milad]

حالا خانواده ی ما روشن فکر بودن اسممونو گذاشتن میلاد