یزدانی من که خودمو راحت کردم دیگه دان نمیکنم
یزدانی من که خودمو راحت کردم دیگه دان نمیکنم
پای چپِ جهان را با ارّه ای بریدند
چپ پاچه های شلوار، سیگار پشتِ سیگار
در انجمادِ یک تخت این لاشه منفجر شد
پاشیده شد به دیوار، سیگار پشتِ سیــگار...
صد صندلی در این ختم بی سرنشین کبوداند
مردی تکیده بیزار، سیگار پشتِ سیگار
اینو فرض کن محسن با اون صدای گرفته ش بخونه ، اصن ادم از زمین جدا میشد
حیف یزدانی خاکستر کرد شعرو
اندیشه لاشی 10 سال شعرو به هیچکس نداده بعد داده این انتر
بعد من موندم این بهروز پایگان بعد میگه لحن محسن تو پارو بده باید درست شه ..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 558 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 558 مهمان ها)