نوشته اصلی توسط mahdi از ایستکاه گفتی یادمه با پسرخالم وسط زمستون بود داشتیم میومدیم تو خیابون دانشگاه مشهد گفتیم یه چیزی بگیریم بخوریم یخورده خرت و پرت گرفتیم با بستنی شروع کردیم به خوردن بستنی ها دقیقا تو ایستگاه که رسیدیم باز شد تا شروع کردم یهو اتوبوس صاف جلو پای ما ترکز زد دیدم 40 * 2 = 80 تا چشم دارن ما رو نیگاه میکنن چيكارش كردي خوردي يا انداختي دور يا سوار نشدي ؟
نوشته اصلی توسط tandis_m ببين چقدر مهم بود برام كه با جزئياتش يادمه اینو واسه آقاتونم تعریف کردی؟
نوشته اصلی توسط HADIS من پشتم به سرویس بود داشتیم میحرفیدیم دیدم پسرخالم کپ کرد بنده خدا میکم چی شد گفت بچرخ نگاه کن
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
نوشته اصلی توسط HADIS واقعا؟ یا شوخی؟ ترانه امروزت و یادت هست نوید؟ مگه من با تو شوخی دارم؟ شب به گلستان تنها منتظرت بودم... باده ی ناکامی در هجر تو پیمودم... منتظرت بودم... منتظرت بودم با صدای داریوش رفیعی
نوشته اصلی توسط tandis_m چيكارش كردي خوردي يا انداختي دور يا سوار نشدي ؟ سوار نشدم کل راهو پیاده رفتیم
نوشته اصلی توسط pirana ما فقط پرچممون تو ارتفاعِ خودتون کجای پرچم
نوشته اصلی توسط pirana اینو واسه آقاتونم تعریف کردی؟ اين كه چيزي نيست از اين مهمترشو تعريف كردم
اسپم
نه خوبه سرعت
نوشته اصلی توسط shimaa میدونی ؟ من موسیقی فاخر گوش میدم بده
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 424 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 424 مهمان ها)
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن