عبدالخارش و ابولاشي به خدمت شیخ نائل گشتی و حضرت را گفت: یا شیخ مدت مدیدیست که طرح هوشمندانه یارانه ها را اجرا نموده اید، الحق که درین مدت مردمان با مدیریت هوشمندانه توانسته اند پس اندازی مجزا از باقیمانده یارانه داشته باشندی حتی بشخصه با مدیریت بهینه خشتکی **** خفه کن ستانده ام لیک پرسشی که مقعد ما را خارش داده اینست که درین مدت درصد قابل توجهی به سوخت و آب و برق و مواد غذایی و نان و غیره افزوده گشته لکن ریالی به یارانه ها نیافزودید گرچه این مبلغ از همان اول هم قابل مل
احظه و چشمگیر بود و شما در وهله نخست در اندیشه ما بودید لذا نمیدانیم حکمت شما چیست؟ حضرت اندکی تامل نمود سپس کاندومی از جیب خشتک برون ساخت و با صبوری خاص خویش بدنه آلت را پوشاند سپس فرمود: حکمت آن بود تا گُه خورش را بیابیم. گرچه نتوانستیم آب و برق را رایگان کنیم لذا به حول و قوه الهی شما را رایگان میکنیم.... آنگه حضرت خشتک عبدالخارش را بر سرش کشاند و مقعد ورا در آغوش کشید و با نوای "اَنْتَ عَیونی چه کو....نی" ورا از دیدار مجدد یارانه محروم نمود...!