نوشته اصلی توسط A M I R
تو این فکرم تراکای دست الی رو خودمون بزنیم ایتونز از اونجا دل کنیم بزنیم سایت
تو این فکرم تراکای دست الی رو خودمون بزنیم ایتونز از اونجا دل کنیم بزنیم سایت
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نگه دار لازمت میشهچیز دیگه دارم
اما شکنجه ها یواشکی نبود ...
گرون ميگيرن اينا
یونان کجا هست لینک بده
يه كاري كن. ماكت كار رو بزن بفرست براش بگو من هيچ پول ندارم و بدبختم
بيا و مردي كن و مجاني بده بهم
نه آقا رسول يونان به دردت نميخوره
بيا شعراي مهدي فرجي رو كار كن
خيلي خوب شعر ميگه
وايسا يه شعرشو بذارم
همین کارو می کنمنگه دار لازمت میشه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گرون ميگيرن اينا
يه كاري كن. ماكت كار رو بزن بفرست براش بگو من هيچ پول ندارم و بدبختم
بيا و مردي كن و مجاني بده بهم
نه آقا رسول يونان به دردت نميخوره
بيا شعراي مهدي فرجي رو كار كن
خيلي خوب شعر ميگه
وايسا يه شعرشو بذارم
اول شعرشو میخواستم بذارم رو یه ملودی دیگم دیدم جور در نمیاد فقط یه بیتش جور میشه
دیشب داشتم رو ملودی تو کار می کردم.. رو همون ریتم گفتم در من یه چیز جدید میخواد فوران کنه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اول شعرشو میخواستم بذارم رو یه ملودی دیگم دیدم جور در نمیاد فقط یه بیتش جور میشه
دیشب داشتم رو ملودی تو کار می کردم.. رو همون ریتم گفتم در من یه چیز جدید میخواد فوران کنه
با این همه میدان و خیابان چه بگویم ؟
با غربت مهمان کشِ تهران چه بگویم ؟
حرفِ دلِ من شعر و سکوت و سخنم، شرم
با این زن پتیارهی عریان چه بگویم؟
از این یقه آزادیِ میلاد کراوات
بر اسکلتِ فتحعلیخان چه بگویم؟
از بُغضِ فراموشیِ «همّت» به «مدرّس»
از «باکری» خسته به «چمران» چه بگویم؟
با دخترکِ فالفروشِ لبِ مترو
یا بیوه زنِ بچّه به دندان چه بگویم؟
زن با غمِ شش عائله با من چه بگوید؟
من با شکمِ گُشنه به ایمان چه بگویم؟
با او که گُل آورده دم شیشهی ماشین
از لذّت این شرشر باران چه بگویم؟
دامانِ رها، موی پریشان، منِ شاعر
با خشمِ دو مامورِ مسلمان چه بگویم؟
تا خرخره شهری به لجن رفته و حالا
ماندم که به یک چاک گریبان چه بگویم!؟
اوووووووووووو اووووووووووو اووووووووووو مشتی ماشالا
اووووووووووو اوووووووووووو اووووووووووو حقه ای والا
این که تنبون و خشتک دریدست
با این همه میدان و خیابان چه بگویم ؟
با غربت مهمان کشِ تهران چه بگویم ؟
حرفِ دلِ من شعر و سکوت و سخنم، شرم
با این زن پتیارهی عریان چه بگویم؟
از این یقه آزادیِ میلاد کراوات
بر اسکلتِ فتحعلیخان چه بگویم؟
از بُغضِ فراموشیِ «همّت» به «مدرّس»
از «باکری» خسته به «چمران» چه بگویم؟
با دخترکِ فالفروشِ لبِ مترو
یا بیوه زنِ بچّه به دندان چه بگویم؟
زن با غمِ شش عائله با من چه بگوید؟
من با شکمِ گُشنه به ایمان چه بگویم؟
با او که گُل آورده دم شیشهی ماشین
از لذّت این شرشر باران چه بگویم؟
دامانِ رها، موی پریشان، منِ شاعر
با خشمِ دو مامورِ مسلمان چه بگویم؟
تا خرخره شهری به لجن رفته و حالا
ماندم که به یک چاک گریبان چه بگویم!؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
من با شکمِ گُشنه به ایمان چه بگویم؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
رو آهنگ سیاوش آدم می خواد سینه بزنه
در حال حاضر 232 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 232 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
