صفحه 1038 از 12529 نخستنخست ... 3853893898810281036103710381039104010481088113815382038 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 10,371 به 10,380 از 125286

موضوع: آلبــوم پــاروی بی قایـق محسن چاوشی

  1. #10371
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    خوب شد خدا رحم کردو عشقِ تو دریا زده م کرد ...

  2. #10372
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    30,508
    تشکر
    39
    تشکر شده : 147
    چونــ اونمـ نیستــ پســ کلنـــ هیچیــــــــــــ ـ ـ ـ

  3. #10373
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    30,508
    تشکر
    39
    تشکر شده : 147
    .................
    ...... کرد از هر طرف پارو
    چونــ اونمـ نیستــ پســ کلنـــ هیچیــــــــــــ ـ ـ ـ

  4. #10374
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    نقل قول نوشته اصلی توسط SINA نمایش پست ها
    .................
    ...... کرد از هر طرف پارو
    بمیر

  5. #10375
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    17,947
    تشکر
    169
    تشکر شده : 512
    دوستان سلام
    قبل از هر چیز می‌خواهم از لطف همه دوستان و ابراز محبت و همدردی که کردید صمیمانه تشکر نمایم. حقیقتش را بخواهید روزی که منشی دادگاه انقلاب حکم محکومیت ۱۸ ماهه‌ام را به دستم داد باور نمی‌کردم و شوکه شدم. سعی می‌کردم خودم را خونسرد و بی‌تفاوت نشان دهم اما بی‌فایده بود. آن‌قدر به هم ریختم و وضعم دگرگون شد که منشی دادگاه گفت یک چایی برایم بیاورند و درحالی‌که آشکارا دلش برایم سوخته بود گفت آقای دکتر شما حالا اعتراض بفرمایید ممکنه فرجی بشه. با دفاعیاتی که کرده بودم و احساس اعتماد و اطمینانی که قاضی دادگاه در چندین نوبت که با وی دیدار داشتم بالأخص در روزی که دادگاه برگزار شده بود به هم داده بود اصلاً فکر نمی‌کردم که محکومیت پیدا کنم. ایشان در جلسه دادگاه به نماینده دادستان می‌فرمودند که اتهام «تبلیغ علیه نظام» (که اتهام اصلی من بود) به متهم (یعنی بنده) با توجه به فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی‌شان خیلی نمی‌تواند وارد باشد. این‌ها سبب شده بودند تا واقعاً و اصلاً انتظار محکومیت نداشته باشم. مطمئن بودم که تبرئه می شوم و در بدترین حالت جریمه نقدی یا حکم تعلیق می‌دادند. باورم نمی‌شد که در هر دو اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به قضات و مسئولین قوه قضاییه»، اشد مجازات را بدهند.
    آن یکی دو روز اول حالم زار بود و سعی می‌کردم با سیلی صورتم را سرخ نگه‌دارم؛ اما همه این‌ها از میان رفت. روز دوم یا سوم بود که تماس‌ها و پیام‌های دوستان از راه رسیدند. صدها تن از دانشجویان و شاگردان سابق و فعلی‌ام و بسیاری که آنان را حتی نمی‌شناختم از طریق فیس‌بوک، ارسال اس.ام.اس، ایمیل و تماس تلفنی ابراز همدردی نمودند. گروه بعدی دوستان مطبوعاتی و رسانه‌ای بودند. بعد نوبت به هزاران تن از کاربران فیس‌بوکی رسید. دست کم ۵۰ تن از وکلای دادگستری تماس گرفتند و اعلام آمادگی برای دفاع از پرونده‌ام نمودند. بسیاری از آنان را اصلاً نمی‌شناختم. همکاران دانشگاهی‌ام و اساتید دانشکده حقوق آقایان دکتر یوسف مولایی و دکتر عباس شیری بعلاوه دکتر علیزاده طباطبایی، دکتر نعمت احمدی، دکتر ریاحی، افشین رزاقی از جمله بزرگوارانی بودند که اعلام کمک و دفاع از پرونده‌ام نمودند. آقای دکتر بهمن کشاورز یادداشت مستدلی در روزنامه شرق (۳۰ خرداد) نوشتند و در آن هم اتهامات را از منظر حقوقی با تردید و ابهام مواجه ساختند و هم احکام صادره را. همکار ارجمند دیگرم دکتر محسن برهانی استاد حقوق دانشگاه تهران در یادداشتی هم اتهامات وارده و هم مجازات مربوطه را هم از نظر فقهی و هم حقوقی با پرسش‌های جدی روبرو ساختند (روزنامه شرق ۸ تیرماه). از همه جالب‌تر برخی از دوستان اصولگرا بودند که آن‌ها هم ضمن تماس از حکم صادره به شدت ابراز تعجب و تأسف می‌کردند. شماری از دانشجویانم که از اعضاء بسیج هستند هم ابراز همدردی نمودند. دریافت این پیام‌ها و ابراز همدردی‌ها به نحو غیرمنتظره‌ای روحیه‌ام را عوض کرد. یک جورهایی احساس کردم که تنها نیستم. تصمیم گرفتم یک هدیه به همه آنان که بر من منت نهادند تقدیم کنم.برخی از دوستان در خصوص اتهامات یا کیفرخواست، حکم محکومیتم و چگونگی وضعیت پرونده پرسیده بودند. من هم دفاعیاتم در دادگاه و هم متن حکم صادره را در همین صفحه جهت اطلاع خواهم گذارد؛ اما اجالتا به عرض برسانم که پس از دریافت حکم، اعتراض نمودم و فعلاً بایستی منتظر دادگاه تجدیدنظر بمانم. مبنای اتهاماتم از سوی دادستان بازمی‌گردد به پاسخم در قالب یک نامه سرگشاده که در بهمن‌ماه سال گذشته خطاب به آقای شریعتمداری نوشته بودم. بعد از توافق ژنو و حمله گسترده برخی از اصولگرایان در قالب «دلواپس‌ها» به آن، بنده نامه سرگشاده‌ای خطاب به جناب حمید رسایی از جلوداران آن جریان نوشتم و از ایشان و مخالفین ژنو پرسیدم که هسته‌ای علیرغم آن همه هزینه سنگین آن برای کشور، چه دستاورد اقتصادی و چه کمکی به رشد و توسعه کشور داشته؟ جناب شریعتمداری در «کیهان» به آن نامه واکنش نشان داده و ضمن آنکه پاسخ مشخصی به اصل پرسش بنده در خصوص هسته‌ای نداده بودند، درعین‌حال به طعنه نوشته بودند که اگر من خیلی به فکر مردم می‌بودم از «مفسدین اقتصادی» (متهمین پرونده معروف به اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی) حمایت نمی‌کردم. در پاسخم به جناب شریعتمداری ضمن آنکه همچنان این پرسش که هسته‌ای چه نفع اقتصادی برای کشور داشته را تکرار کرده بودم، در مورد پرونده اختلاس هم به ایشان توضیح دادم که من صرفاً از مسئولین دادگاه آنان پرسیده بودم که آن جرائم که متهمین آن پرونده مرتکب شده بودند که به واسطه ارتکاب آن‌ها می‌بایستی اعدام شوند کدام بوده‌است؟ و اضافه کرده‌بودم که انگیزه دادگاه آنان بیش از آنکه کشف حقیقت و اجرای عدالت باشد، ارضاء و اقناع افکار عمومی است.پرسش در خصوص «نفع هسته‌ای برای کشور» را دادستان مصداق «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» گرفته و دادگاه بنده را به یک سال حبس تعزیری (یعنی حتماً باید زندان بروم و قابل خریداری یا تعلیق نیست) محکوم نموده. این سؤال که «جرم متهمین اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی دقیقاً چه بوده که آنان به واسطه ارتکاب آن محکوم به مجازات سنگین اعدام‌شده‌اند؟»؛ و اینکه «دادگاه آنان برای جلب رضایت افکار عمومی بوده تا اجرای عدالت»، از منظر دادستان محترم مصداق «توهین به قضات و قوه قضاییه» گرفته‌شده و دادگاه من را به شش ماه حبس محکوم نموده. در هر دو مورد دادگاه اشد مجازات را تعیین نموده؛ یعنی مجازات «تبلیغ علیه نظام» سه ماه تا یک سال است که دادگاه یک سال را در نظر گرفته. مجازات توهین هم سه تا شش ماه است که باز دادگاه حداکثر را لحاظ شده است. ضمن آنکه در مورد توهین، دادگاه می‌توانست مجازات نقدی هم در نظر بگیرد و در هر دو مورد هم می‌توانست مجازات را تعلیقی نماید. مهم تر از همه این‌ها اساساً نفس اتهامات وارده از منظر صرف حقوقی می‌باشد.نکته بنیادی که آقایان دکتر بهمن کشاورز و دکتر محسن برهانی مطرح کرده‌اند. با چه استدلالی می‌توان این پرسش که «هسته‌ای چه سود و نفعی برای رشد و توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور در بر داشته؟» را مصداق «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» گرفت؟ بنده با بسیاری از سیاست‌ها و رویکردهای کلان اجرایی دیگر نظام هم مشکل دارم. از بی‌توجهی به محیط‌زیست گرفته تا نداشتن یک برنامه استراتژیک در مورد تأمین آب کشور و به فکر کم آبی نبودن، تا بی‌توجهی در قبال خشک شدن دریاچه ارومیه، تا پایمال شدن استقلال دانشگاه‌های کشور توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، تا پرداخت یارانه فله‌ای به ۷۳ میلیون جمعیت کشور، تا اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی مان، تا اعمال نظارت استصوابی که در تناقض با ابتدایی‌ترین اصول مردم‌سالاری است، تا بسیاری از موضع‌گیری‌های سیاست خارجی مان، تا.... اگر در مورد هر کدام این‌ها اظهارنظر نمایم، لاجرم می‌بایستی متهم به «تبلیغ علیه نظام» شوم. بعلاوه قوه محترم قضاییه، «تشویش اذهان عمومی» را چگونه و از چه طریقی و بر اساس چه ملاک و معیاری احراز، استنباط، استخراج یا کسب نموده؟ قوه قضاییه چگونه احراز کرده یا از چه طریق متوجه شده که شماری از شهروندان در نتیجه طرح این پرسش که «هسته‌ای چه نفع اقتصادی برای کشور داشته؟» دچار تشویش و نگرانی می‌شوند؟محکومیت «تبلیغ علیه نظام» هم پرسش‌های اصولی دیگری را مطرح می‌نماید. اینکه بنده موافق فعالیت‌های هسته‌ای به شکل کنونی آن نیستم و فکر می‌کنم با توجه به هزینه سنگین آن، دستاورد اقتصادی برای کشور نداشته، چگونه و بر چه اساسی از سوی دادستان محترم انقلاب و قاضی محترم «تبلیغ علیه نظام» تعریف می‌شود؟ مگر غنی‌سازی یا اساساً کل فعالیت‌های هسته‌ای حلول، نماد و حیات و ممات نظام است؟ آیا انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و تأسیس نظام اسلامی به واسطه تحقق امر مقدس و ملی غنی‌سازی و ساخت کارخانه آب سنگین اراک بود؟ اگر این‌گونه است و نظام جمهوری اسلامی یعنی فعالیت‌های هسته‌ای و فعالیت‌های هسته‌ای یعنی نظام اسلامی ایران، در آن صورت آیا مسئولینی که ده سال پیش به مدت دو سال غنی‌سازی را تعطیل کردند نمی‌بایستی همچون بنده حداقل به عنوان «تبلیغ علیه نظام» به دادگاه انقلاب احضار می‌شدند؟ ایضاً «این پرسش که» متهمین پرونده معروف به اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی دقیقاً چه جرمی مرتکب شده‌اند که به واسطه آن می‌بایستی اعدام شوند؟ «یا گفتن اینکه انگیزه و هدف آن دادگاه بیشتر ارضاء افکار عمومی بوده تا اجرای عدالت»، چگونه و بر اساس کدام ملاک و معیاری مصداق «توهین به قضات و مسئولین قوه قضاییه» از جانب دادستان و دادگاه انقلاب تشخیص داده‌شده؟بگذریم. شاید هم بنده درست تشخیص نمی دهم و حق با قوه قضاییه است. بنده همان طور که عرض شد هم مشروح دفاعیاتم، وهم مشروح حکم صادره به همراه دلایل قاضی محترم دادگاه در اثبات مجرم بودنم را به سمع و نظر شما عزیزان خواهم رسانید. می‌ماند یک‌بار دیگر تشکر مجدد از همه دوستان در ابراز همدردی و تقدیم هدیه که عن‌قریب تقدیمتان خواهم داشت.ایام به کام باد
    صادق زیباکلام
    دهم تیرماه یکهزار و سیصد و نود و سه
    عمری است از عاشقانه ها،خالصانه مرگنامه می سازم!

  6. #10376
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    نوشته ها
    75,555
    تشکر
    241
    تشکر شده : 987
    300 میلیون بنزو برده
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

  7. #10377
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    23,662
    تشکر
    131
    تشکر شده : 160



  8. #10378
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    نوشته ها
    75,555
    تشکر
    241
    تشکر شده : 987
    خاک بر سرت بچه درس خون
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

  9. #10379
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    25,565
    تشکر
    362
    تشکر شده : 324
    خاک بر سرت بچه درس خون

    هرکه او بیدارتر پر دردتر....

  10. #10380
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    23,662
    تشکر
    131
    تشکر شده : 160
    باس مجمع به من افتخار کنه

صفحه 1038 از 12529 نخستنخست ... 3853893898810281036103710381039104010481088113815382038 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 12 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 12 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •