دیگر انگشت هایم آنقدر ها سریع کار نمی کنند
چشم هایم کمتر می بینند
احساس می کنم،
جسمم پیر و ناتوان شده است
و دیگر وقت آن است در خانه بمانم
غروب ها به پارک بروم
بعضی روزها به گورستان
و برای روزهایی که گذشته اند گریه کنم...
انسان وقتی پیر می شود،
یقینا به مرگ خودش پی می برد
درست مثل همه ی حکومت ها!
سابیر هاکا
![]()