البته نباید از تاثیر لوسین فقولی در الجزایر هم به سادگی عبور کنیم
درد دلی با خود
محمدرضا شجریان
برای هر انسانی دیدارها بهترین لحظات زندگی اوست، دیدارهای دوستانه و گاه عاشقانه. این لحظهها موقعی دلنشیناند که همدلی و آشنایی در آن باشد. این همدلی جز با احترام متقابل و دل و گوش جان به سلیقه و نظریه و خواست همدیگر دادن بهدست نمیآید. ما میتوانیم با احترام به رقبا و حریفان خود در هر پدیدهی زندگی، از رقابتهای ورزشی گرفته تا هنری و سیاسی و ...، آنها را دوستدار خود کنیم. ما این استعداد را داریم حتی دشمنیها را به دوستی و به همفهمی مبدل کنیم.
هرگز به رقبا و حتی دشمنان ناسزا نگوییم. در ورزش، خصوصاً ورزشهای قهرمانی و رقابتی بین شهرها و یا ملتها که بهنفسه بیانگر سلامتی و شادابی مردمان است، این شادابی را نباید آلوده به کینهورزی و رقابتهای غیرانسانی و ایجاد خشم و نفرت کرد. بدانیم که خود ما در این مورد بیشتر از رقیب یا حتی دشمن آزار میبینیم. آنچه را به خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم. برای ورزشکاران و تیمهای رقیب احترام قائل شویم تا ارتباطات انسانیمان خدشهدار نشود. چرا در میدانهای ورزشی بهجای فریاد شادی کشیدن و تشویق و هورا کشیدن و افراد خودی را روحیه دادن گاه مرتکب فحاشی و ناسزاگویی به بازیکنان رقیب میشویم و اشیاء را پرت میکنیم؟! چگونه میتوانیم خود را آدم بدانیم وقتی با کینهورزی و خشم، گاه طرفداران دو تیم به جان هم میفتیم؟ چرا باید شادابیهای ورزش و فریاد شادیها به این جا ختم شود؟ جز این است که ما آدم نشدهایم و نادانیمان ما را به این ورطهی هولناک کشانده است؟
ورزش باید روح انسانی را در ما تقویت کند، نه کینهتوزی ونفرت را! ورزش برای سلامتی و نشاط روح و روان است، نه کینه و نفرت و پیامدهای زشت آن! چرا برخی نوجوانها و جوانهای یک ملت فرهنگمدار چندهزارساله، در عصر فضا و لیزر و کامپیوتر و ارتباطات، در فیسبوک و سایتها مرتکب ناسزاگویی و فحاشی به دیگران و یا اشخاص سرشناس جهانی بشوند؟ چه سودی حاصل میشود جز بدنامی و سرشکستگی یک ملت؟! چرا این اشتباهات را مرتکب شویم؟! ورزشکاران موفق ما آبروی جهانی ما هستند. این درست است که با ناسزاگویی پاداش آنها را ضایع کنیم؟
من از وقتی یادم میآید عاشق فوتبال بودهام. بازیهای تیمهای سرشناس و پرستاره را با دقت دنبال میکنم. از بازیهای تیمهای انگلیس لذت میبرم. از بازیهای بارسا لذت میبرم، ولی تیم موردعلاقهام همیشه رئال مادرید بوده است. وقتی این تیم بد بازی کند یا ببازد ناراحت میشوم. اما بازیکنان هنرمند تیمهای دیگر را همیشه ستایش کردهام. منکر نمیتوان شد گلی را که مسی دقیقهی ٩١ در بازی آرژانتین به ما زد، مثل پتکی بود که به سرم خورد؛ ولی انصاف باید داد که بسیار زیبا و هنرمندانه بود. در بازی با آرژانتین، دروازهبان را همه ستایش کردیم و تبریک گفتیم. همین بازیکن را، که اشتباهی هم دربازی با بوسنی نداشت، وقتی رقیب سه گل به ما زد٬ مقصر خطاب میکنیم و با همهی تأثر و تأسف و ناراحتی که خود او داشت، بهجای دلداری دادن و ادامهی تشویقهای قبلی، عدهای خودگمکرده و یاوهگو از بین ما که جز ناسزاگویی هنری ندارند، این بازیکن فداکار را آزردهخاطر کردهاند.
بس کنیم و بهتر بیندیشیم تا وای بر ما نباشد.
بر ماست که هنگام ورود بچههای تیم ملی با استقبال از زحماتشان قدردانی کنیم تا وجدانمان آرامش پذیرد و بچههایمان با شوق و ذوق بیشتر به کارشان ادامه دهند.
من میگم جوئل کمپلو بیاریم ذخیره بنز... نظرت مثبتت؟
در حال حاضر 97 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 97 مهمان ها)