به تو چی میرسید این وسط.....ادم از خودش مایه بذارهنوشته اصلی توسط sareh
همیشه دوست داشتم یه برادر بزرگ داشتم پزشو به تو یکی می دادم
به تو چی میرسید این وسط.....ادم از خودش مایه بذارههمیشه دوست داشتم یه برادر بزرگ داشتم پزشو به تو یکی می دادم
نه بابا شیمی دیگه بازار کار نداره
نکن همچین ! اینجوری میشیم مثل یک مشت پیر مرد که نشستیم آگاهانه و فلسفی حرف میزنیمزندگی چرتی خداییش هممون سر کاریم
حسودی کار زشتیهآره قبلا حسودی مکردم
شبکه همدان مانی رهنما عزیزممممممممم
يكم طول ميكشه ولي حتما جواب ميدممریم پخ را چک بفرما
همينش خوبه آدم بعدا شوكه نميشهشاید باور نکنی ولی من دیگه امیدم نمیبندم به چیزی همیشه منتظر بدترین اتفاق ممکنم !
والله همينم هستسر تپه عن
I'm jealous of the rain ...
از نفت و مواد و پلیمر بهتره ؟ یا مثلا اگر کسی شیمی علاقه داره پلیمر هم بزنه؟
فلسفه کدوم...من تو یه روز زندگی بیشتر موندمنکن همچین ! اینجوری میشیم مثل یک مشت پیر مرد که نشستیم آگاهانه و فلسفی حرف میزنیم
ها والله يه گاهي اشانتيون يه شادي اي داريم ولي بدبختيامون همه بيشترهزندگی چرتی خداییش هممون سر کاریم
I'm jealous of the rain ...
در حال حاضر 477 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 477 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
