گیر داد چرا برا همکلاسیش که سفیده پوستش کامنت میذارم و ...
منم برا اینکه اذیتش کنم رفتم با همون همکلاسیش صمیمی شدم صفرا برا اذیت
خبر نداشتم اونم پایه رفتیم تو کار لاو
بعدش جدیده گفت چرا باهاش بهم زدی گفتم پدرش معتاد بود اونم باور کرد
میگیرم منتها باید مخفیش کنم یه جا تو لبتابم مادرم دیگه صاحاب لبتاب شده
Insidious رو توی یکی پوشه های دور افتاده پیدا کرده بود یکی از دوستام بهم داده بود من ندیده بودم
بعد فایلش خراب بود گیر داد سالمشو برام بگیر مصیبت داریما
گیر داد چرا برا همکلاسیش که سفیده پوستش کامنت میذارم و ...
منم برا اینکه اذیتش کنم رفتم با همون همکلاسیش صمیمی شدم صفرا برا اذیت
خبر نداشتم اونم پایه رفتیم تو کار لاو
بعدش جدیده گفت چرا باهاش بهم زدی گفتم پدرش معتاد بود اونم باور کرد