جامعه «لكنتگرفته» و يك آقازاده شجاع؛
اگر مرتضی مطهری پدر علی مطهری نبود!
...آيا طرح يك سئوال در باره مبناي قانوني 5 سال حبس دو كانديداي انتخابات سال 88 در جامعه «لكنتگرفته» ايران و حتي وكلايش! توسط يك نماينده كه همت كرده همراه اين «لكنت سراسري» نباشد، پاسخش حمله، توهين، غوغاسالاري و ... است؟
گروه سیاسی: حواشی نطق شجاعانه علی مطهری در روز یکشنبه سياه مجلس، همچنان ادامه دارد. این روزها فرزند ایدئولوگ نظام جمهوری اسلامی، پسر نوحی شده است که در تلاش است تا خاندان نبوتش را گم کند! سیل هجمههاي تندروها و رسانههاي منتسب به آنها در حالی علی مطهری را فارغ از خاستگاه و گرایشهاي سیاسی اش مورد هدف قرار داده اند که اساسا مشخص نیست این پسر نوح با کدام بدان نشسته است که به زعم رادیکالهاي راست خاندان نبوتش در حال گم شدن است؟
علی مطهری در خانواده يكي از روحانيون سطح اول جمهوري اسلامي متولد شده و در همین کشور رشد کرده، درس خوانده و دکتری گرفته است و تا به امروز نیز هیچ سندی مبنی بر ارتباطش با سیا و موساد و جورج سورس! رونمایی نشده است. پس این بدان که بوده اند که علی مطهری در اثر نشست و برخاست با ایشان از راه بدر شده است؟ برادران مطهری؟ خواهران یا داماد خانواده مطهری؟ رفتار نمایندگان در قبال علی مطهری در مجلس و هجمههاي رسانههاي اصولگرا به وی دلایل متعددی ميتواند داشته باشد دلایلی که برخی از آنها اساسا در رسانهها قابل بحث نیست و برخی دیگر را مردم به وضوح ميدانند.
1- پس از گذشت حدود 5 سال از حصر دو كانديداي رياست جمهوري انتخابات ۸۸ و به ویژه پس از انتخاب حسن روحانی گروهی از رجل سیاسی ایران جرات یافته و به طرح موضوع رفع حصر پرداختند، علی مطهری هم جز این افراد بود که به واسطه نوع گرایش و خاستگاه خود که بیشتر به اصولگرایان نزدیک بود، مورد توجه قرار گرفت و با گذشت زمان به پرچم دار اصلی رفع حصر تبدیل شد. مواضع قانونی علی مطهری چون در حمایت از سران به اصطلاح فتنه بود از دید تندروها، غیرقانونی تلقی شد و هجمه هایی که پس از سوال از احمدی نژاد قوت گرفته بود، شدت گرفت و در نهایت به مشت و فریادی تبدیل شد که یکشنبه سياه مجلس را رقم زد. در حقیقت مهاجمان مطهری بیش از آنکه از مطالبه رفع حصر خشمگین شده باشند از مطالبه گر این خواسته دلی پرکینه دارند.
این عده که در طول سی و پنج سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره انقلاب و نظام، امام و شهدا و رهبری را تنها از آن خود دانسته و خویش را تنها مفسر سخنان امام و تنها میراث دار شهدا ميدانند و حتی اصول اولیه اسلام و منافع ایران را هم در مواقع لزوم مصادره به مطلوب ميکنند، نمی توانند حضور وزنه ای چون علی مطهری را در اردوگاه حریف تاب بیاورند و از جاری شدن مطالبات اصلاح طلبان بر زبان مطهری اصولگرا چنان بر ميآشوبند که حرمت مجلس را نیز نگه نمی دارند.
رادیکالهاي جناح راست به خوبی ارزشهاي علی مطهری را ميدانند و وقتی نمیتوانند افراد چون او را زیر پرچم خود داشته باشند به هر خفتی تن ميدهند تا صدای او به گوش کسی نرسد. تندروها وقتی مشاهده ميکنند که علی مطهری حرف و خواسته ای به حق و قانونی اما در خلاف جهت منافع آنان دارد در سایتها و روزنامههاي خود انواع تهمتها را نثار او ميکنند. او را به «شومن»ی متهم ميکنند که درصدد کسب شهرت و معروفیت است، یا در تهمتی مضحك، دلیل اعتراضات او به نقض قانون را به آرزوی ناكام رهبر شدن پدر شهیدش ارتباط ميدهند!
2- معترضان علی مطهری در مجلس کم و بیش از مواضع او در قبال حصر و سران معترضین آگاه بودند، اما چه اتفاقی افتاد که تکبیرها و تحسینهاي پنج دقیقه ابتدایی سخنان مطهری به مشتهاي گره زده و فریادهای مرگ بر منافق دو دقیقه انتهایی تبدیل شد. بدون شک این نوع اعتراض و حواشی پس از آن در یک لحظه اتفاق نیافتاده است و گویا برخی نمایندگان چند صباحی بود که در حالت آماده باش به سر ميبردند تا به محض شنیدن نامهای میرحسین و کروبی در صحن علنی مجلس، به صورت خودجوش (!) از جا برخیزند و حرمت نهادی را نادیده بگیرند که از منظر بنیانگذار انقلاب راس همه امور است.
در جامعه ایران متاسفانه عده ای از مردم تاب و تحمل نظرات و عقاید مخالف را ندارند و اکثریت نمایندگان مجلس امروز هم به هزار دلیل گفته و ناگفته از همین طیف انتخاب و نماینده شدهاند، و با رفتارهای سخیف خود مجلس (كه عنوان اسلامي را هم يدك ميكشد) را از شانیت انداخته اند. و با اقدامات نابخردانه خود قوه مقننه را دست مایه طنزهای مجازی و حقیقی تلخی کرده اند که نمایندگان مجلس پس از محکومیت حوادث پاریس علی مطهری را مورد ضرب و شتم قرار دادند!
هرچند انتظار رفتار دموکراتیک از آن گروه از نمايندگانی که دموکراسی را کالای لوکس و فانتزی وارداتی ميدانند و حتی در مواردی این اصل مترقی را زیر سوال ميبرند، انتظار معقولی نیست اما حداقل انتظار ميرفت حضرات نماینده پس از گوهر افشانی! خود در مجلسِ، رسانههاي خود را برای حمله به مطهری تحریک نکنند و حرمت قلمها و صفحات خود را نگه دارند، اما گویا این هم انتظار زیادی از افراطیون راست است و موضع گیری صفحات روزنامه ها و تریبونهاي رسمی کشور علیه مطهری عمق عصبانیت تندروها را نشان ميدهد.
3- پس از مرور تمام جبهه گیریهاي شخصیتهاي مختلف علیه مطهری سوالی ساده اما عمیق ذهن را درگیر ميکند که اگر علی مطهری فرزند مرتضی مطهری نبود و مرتضی مطهری پاره تن بنیانگذار انقلاب نبود و امام خمینی مراد این عده نبود، با علی مطهری چه برخوردی ميشد؟ چه تهمتها و تهدیداتی متوجه او ميشد؟ و آیا اساسا امنیت جانی او به خطر نمی افتاد؟ پاسخ این پرسشها را وجدان آگاه جامعه بهتر از هر سیاست مداری ميداند.
وجدان آگاهی که حضرت امیر در نامه خویش به مالک اشتر که برای حکمرانی مصر ميرود چنین در موردشان ميفرماید: «ای مالک برای كسانی كه به تو نیاز دارند، زمانی معین كن كه در آن فارغ از هر كاری به آنان پردازی. برای دیدار با ایشان به مجلس عام بنشین، مجلسی كه همگان در آن حاضر توانند شد و، برای خدایی كه آفریدگار توست، در برابرشان فروتنی نمایی و بفرمای تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یك سو شوند، تا سخنگویشان بی هراس و بی لكنت زبان سخن خویش بگوید. كه من از رسول الله(صلی الله علیه و آله) بارها شنیدم كه ميگفت: پاك و آراسته نیست امتی كه در آن امت، زیردست نتواند بدون لكنت زبان حق خود را از قوی دست بستاند.»
با اين مبنا و ادعاي پيروي از علي (ع)، اين پرسش اساسي باقي ميماند كه آيا طرح يك سئوال در باره مبناي قانوني 5 سال حبس دو كانديداي انتخابات سال 88 در جامعه «لكنتگرفته» ايران و حتي وكلايش! توسط يك نماينده كه همت كرده همراه اين «لكنت سراسري» نباشد، پاسخش حمله، توهين، غوغاسالاري و ... است؟ جز اينكه باور كنيم در عرصه استدلال و منطق، پاسخي براي آن ندارند؟ واقعا جز اينست؟