ورزشگاه المپیک رم میزبان تیم شیخ و مریدان بود. لاجوردی پوشان ایتالیا برای رسیدن به مرحله نهایی یورو باید به هر طریق ممکن از سد تیم شیخ می گذشتند. چهره جنجالی میدان کسی جز شیخ مبود که پس از چند وداع با خشتک تیم ملی باز هم به خواست مریدان به آنان ملحق گشته بود و کنون با قریب هشتاد سال سن با تجربه فراوان پس از این بازی نخستین بازیکنی بود که به باشگاه هزار تایی ها میپیوست. چندی از مریده ها نیز از راهی دراز برای تشویق شیخ به ورزشگاه آمده بودند و با شعار " شیخ شیر زمینه، مادرش داغش نبینه" حضرت را شارژ نمودند و مولانا با پشتک وارو به ابراز محبت آنان پاسخ همی داد.
روشن مقـ.ـعدُف در سوت خویش دمید و بازی آغاز شد. آندره آ پیرلو با پاسی قطری فضای خالی پشت شیخ را هدف گرفت لکن حضرت با گامی بلند به هوا خواست و توپ را به مالکیت خویش در آورد آنگاه با دریبلی زیدانی، بالوتلی را محو ساخت و با یک حرکت بدن، وراتی را نیز جا گذاشت سپس حضرت استایل شوت بگرفت که ناگاه با تکلی خشن از سوی کیه لینی نقش بر زمین شد. شیخ خشمگین قصد مقـ.ــعد وی را نمود لکن قاضی میدان مانع گشت و با یک کارت زرد به بازیکن خطا کار به قائله خاتمه داد. ضربه ایستگاهی مناسبی از فاصله هفتاد متری نصیب یاران شیخ گشت. بوفون هراسان دیواری دفاعی متشکل از سیزده نفر تشکیل داد و شیخ به شیوه کیریس رونالدویی پشت توپ ایستاد. نفسها در سینه حبس بود. شیخ نگاهی به جایگاه مریده ها فکند سپس جو گیر با تمام قدرت ضربه ای نهید و توپ زوزه کشان به تیر افقی دروازه برخورد حالیکه بوفون تنها نظاره گر این صحنه بود. نیمه نخست صفر هیچ به پایان رسید....
.....
نیمه دوم آغاز شد. مرید "ابن لــ.واط" جای خویش را به مرید "سپید المــ.قعد قفقازی" که مریدی با قــ.مبل چشم نواز بود و از کشفیات شیخ به شمار میرفت داده بود. شیخ از میانه میدان پاسی رو به عقب و چیپ به وی داد لکن "مــ.قعد السپید" در کنترل توپ عاجز ماند و "ایموبیله" با زیرکی توپ را به قعر دروازه تیم شیخ نهاد. گزارشگر بازی لب به انتقاد گشود و ضعف دفاع خطی را موجب گشوده شدن دروازه دانست.
نگاه ها به ساقهای طلایی شیخ بود. "گتوزو" بازی روانی را آغاز نموده بود و هر از چند گاهی بدور از چشمان داور مـــ.قعد حضرت را انگشت مینمود و شیخ را به استهزا علی دایی خطاب مینمود لکن شیخ اسیر حواشی نمی گشت.... مرید "اُم الـــ.قحبه" توپی را به حضرت رساند. شیخ با مرید "مــ.قعد السپید" و "چــ.وچول الدوله" مثلثی تشکیل داد و با "بوفون" تک به تک گشت آنگاه به سبک "رونالدینیهو" به سمت چپ دروازه نگاهی نافذ فکند و ضربه را به سمت راست روانه نمود و سوپرگلی رویایی به ثمر رساند. شیخ از شور و شعف فراوان خشتکش برون ساخت که با کارت زرد "روشن مـــ.قعدف" همراه بود....
" آنتونیو کــ.ونده" پرس نمودن شیخ را فرمان داده بود و مریده ها با بی تابی از شیخ گلی دیگر میخواستند و حضرت لاجرم باید خواسته آنان اجابت مینمود. پس چون گرگی زخمی به قلب دفاع ایتالیا یورش برد. "بونوچی" به استقبال مولانا رفت پس شیخ با نگاهی غضبناک او را دور ساخت و از نقطه ای کور با پای چپ بسوی دروازه شوتی سهمگین روانه نمود. شدت شوت حضرت آنچنان وحشتناک بود که دوربین ها از گل گشتن آن جا ماندند و تنها ویدئو چک توانست به درستی این امر صحه گذارد. هلهله ای در ورزشگاه به پا شد. لاجوردی پوشان لنگهای خویش به نشانه تسلیم به هوا بردند و سرود غرش شیران در فضا طنین انداز شد...
پایان
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 65 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 65 مهمان ها)