نوشته اصلی توسط Malware
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
جاننویدکمچطوری تو؟
سوغاتی واسمون یکم موذن زاده اردبیلی میاوردی گشنمون میشه بذاریمش اذان بگه
ما هم دوست داریم دادا
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چرا عاخه آزاده واقعن چرااااا؟
یدونه لاک اینقدر تاثیر داره؟
فدا بشم؛@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]+
چند وقته حس و حالت مثل قدیم نیست
واقعا شرمندم ، ولی خب از چند ناحیه بهم فشار اومده ، فکرم خیلی مشغوله . . .
فدا بشم ؛ یه سری مشغله پیش میاد تو زندگی واسه عادم که هضم همزمانشون سخت میشه . . .دقیقا
چرا کم بد نیستی!!!!!
هان!!!
دهن سرویسو ببینا
همشو لاک بزن شاید مثل دخترا همه چیو فراموش کردی
جالبه ! نه اسمشو میدونم نه میشناسمش نه میدونم اخلاقش چجوریه نه میدونم خانوادش چوریه ولی بازم داشتم وابسته میشدم
منی که کوه منطق بودم چه احمقانه رفتار کردم
ولی خارج از شوخو ، عشق و علاقه با دلیل و منطق تضاد داره ، یهو یکی میاد تو زندگی عادم که با هر چیزی که فکرشو میکنی مغایرت داره اما نمیشه از دوست داشتنش دست کشید
عکس باز نمیشه...
بازه که اگه بازم باز نشد بوگو برات از یه جا دیگه آپ کنم
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
هیچوقت فکر نمیکردم که دریا و ابر آسمون هم بتونن آهنگ بیرون بدن ، چقدرم صدای ابره قشنگه عاخه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
چرا عاخه آزاده واقعن چرااااا؟
یدونه لاک اینقدر تاثیر داره؟حالا گریه نکن صابر
خواهش نکن نمیتونم گریه نکنم
از این لاکا پسروشونم هست
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
زمانی که استالین فوت کرد خروشچف جانشین او در کنگره حزب کمونیست شروع به باز گویی جنایات استالین کرد همه حاضرین تعجب کرده بودند که چگونه یک رهبر از رهبر پیشین اینچنین تند انتقاد میکند.در حین سخنرانی که سالن مملو از جمعیت بود ناگهان فردی خطاب به خروشچف فریاد زد:پس تو آن زمان کجا بودی؟
سالن ساکت شد خروشچف رو به جمعیت گفت :چه کسی این سوال را پرسید؟هیچکس جواب نداد دوباره گفت :کسی که این سوال را کرد بایستد
اما هیچ کس بلند نشد.خروشچف در حالی که لبخند بر لب داشت گفت:در آن زمان من جای تو نشسته بودم
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
و البته تجربه ثابت کرده هر تصمیم غیر منطقی عاقبتش پشیمونیه
ولی خارج از شوخو ، عشق و علاقه با دلیل و منطق تضاد داره ، یهو یکی میاد تو زندگی عادم که با هر چیزی که فکرشو میکنی مغایرت داره اما نمیشه از دوست داشتنش دست کشید
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 75 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 75 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
