مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت : باید چیزی را بتو بگویم
زن: لازم نیست
مرد: اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد
زن: باشه بگو
مرد:من زن دوم دارم
زن با خونسردی جواب داد میدانم همین امروز فهمیدم حالا آرام باش تا مرگ موش کارش را انجام دهد.!