××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

[rebasss]

عیب نره

هی میگیم ماه رمضون کی تموم میشه.. تابستون کی تموم میشه...انگار همین چند روز پیش بهار شده بود، تقریبا 4ماه گذشت.... همینجوری سنمون داره بالا میره

قبلنا اینطوری سریع نمیگذشتا ، اوووووووووو کو تا بشه تابستون تعطیل بشیم ؛ کووووووووووو تا بشه عید عیدی بگیریم ، الانا دیگه به کو نمیشکه یهو میبینی این ماهم گذشت

[MaSiHa]

آره خصوصاً اولش که به ضرس قاطع میگم نیست خیالت راحت
ولی مشخصه شادمهر دوباره رفته تو استودیو هدست گذاشته تو گوشش و بق بق راه انداخته ( اون فیلم کوتاه چند وقت پیش ) ولی حواسش بوده که یه جاهاییش رو کاور نکنه تابلو نشه

ملت تو اینستا بهش گفتن ی کاور دیگه پس کاور نیس آهنگش ؟ من حوصله چرتو پرت شنیدنو ندارما باز ی عده بیان بگن کاوره و فلان اصابم ضعیفه

[penhold]

ملت تو اینستا بهش گفتن ی کاور دیگه پس کاور نیس آهنگش ؟ من حوصله چرتو پرت شنیدنو ندارما باز ی عده بیان بگن کاوره و فلان اصابم ضعیفه

اوج آهنگ که کاور ِ متاسفانه بازم میگم اول آهنگ کاور نیست ولی بخوام درصدی بگم 70 درصد کاور ِ متاسفانه

[MaSiHa]

اوج آهنگ که کاور ِ متاسفانه بازم میگم اول آهنگ کاور نیست ولی بخوام درصدی بگم 70 درصد کاور ِ متاسفانه

پس داستان داریم

[penhold]

پس داستان داریم

آره دیگه یه عده منتظرن که بیاد و حمله کنن و کاور کاور راه بندازن

[MaSiHa]

آره دیگه یه عده منتظرن که بیاد و حمله کنن و کاور کاور راه بندازن

[R A S O O L]

بازرس برای سرکشی میره آسایشگاه روانی :
مردی رو میبینه که یه گوشه نشسته و هر چند دقیقه آروم سرشو به دیوار میزنه و زیر لب میگه :
خانم منشی ... خانم منشی ... خانم منشی
بازرس میپرسه : این یارو چشه ؟
میگن : یه خانم منشی رو میخواسته که بهش ندادن , اینم به این روز افتاده
بازرس میره طبقه بالا و مردی رو میبینه که توی یه جایی شبیه قفس به غل و زنجیر بستنش , نعره میزنه :
خانم منشی ... خانم منشی ... خانم منشی
بازرس با تعجب میپرسه : این دیگه چشه ؟
میگن : خانم منشی رو دادن به این

[rebasss]

بازرس برای سرکشی میره آسایشگاه روانی :
مردی رو میبینه که یه گوشه نشسته و هر چند دقیقه آروم سرشو به دیوار میزنه و زیر لب میگه :
خانم منشی ... خانم منشی ... خانم منشی
بازرس میپرسه : این یارو چشه ؟
میگن : یه خانم منشی رو میخواسته که بهش ندادن , اینم به این روز افتاده
بازرس میره طبقه بالا و مردی رو میبینه که توی یه جایی شبیه قفس به غل و زنجیر بستنش , نعره میزنه :
خانم منشی ... خانم منشی ... خانم منشی
بازرس با تعجب میپرسه : این دیگه چشه ؟
میگن : خانم منشی رو دادن به این

دیوانه رو نیگاه تو رو خدا

[rebasss]

فاجعه در وین
.
.
.
.
.
.
میگن موگرینی با چشمان گریان هتل رو ترک کرده رفته ایتالیا!
ظریف هم توییت کرده هیچ وقت یک ایرانی را تحریک نکنید!

[Peyman]

هوا به حدی گرم شده که کولرمون امروز از سمت خودش استعفا داد. خدا هیچ کولری رو تو این گرما شرمنده نکنه بگو آمین