الی بیا ببین رسول واست آستین بالا زده @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]نوشته اصلی توسط Rasool24
فکرش رو بکن الی عاشق آتی بشهاتفاقا به هم میان
ببینم جلو روی خودشم میگی
شما فقط شماره حساب بده کاریت نباشهبی معرفت من بگم نه که بیچاره ای من همزادشم روی حرف من حرف نمیاره... آستین و پاچه که چیزی نیست یه کاری میکنم شرتتم دربیاری به مراد دلت نرسی
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
اونطوری حساب کنی که همه ـشون ترس دارن
دست من مو داره خوشتون نمیاداینجا آدمُ به چه چالش هایی دعوت میکنن ها
نوید خودت عکس دستتُ بذار ببینیم : ))
اتفاقا بابام چند روز پیش میگفت خونه رو بفروشیم بریم تهران
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
اگه هرروزم پـ*ـریود بشی نمیتونی واسش تامین کنی حتما باس خون ـتُ تو شیشه کنهمگه من مردم ؟؟ خودم واحد واحد بهش خون میدم حالشو ببره
اتفاقا بابام چند روز پیش میگفت خونه رو بفروشیم بریم تهران
برید یه جایی که دریا داشته باشه مثلا اراک
تهران که دریا نداره
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من برم با شمس و مولی جون شام بخورم دارن صدام میکنن
فعلا ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اصلا من حاضرم در راه آتی بمیرم شما مشکلی داری ؟؟اگه هرروزم پـ*ـریود بشی نمیتونی واسش تامین کنی حتما باس خون ـتُ تو شیشه کنه
من میخوام یه جایی برم آتی باشه
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دوستان من پام خیلی درد میکنه یه استراحتی کنم میام
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 30 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 30 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
