سرزده رفتیم خونه یکی از آشناهابچه صاحبخونه گفت : عمو ما میدونستیم شما میاین خونمونگفتم : عزیزم ازکجا می دونستین ؟جواب داد : مامانم چای آورد تفاله چایی اومده بود روی استکان بابامبابام گفت الان یه خری میاد خونمون !!
سرزده رفتیم خونه یکی از آشناهابچه صاحبخونه گفت : عمو ما میدونستیم شما میاین خونمونگفتم : عزیزم ازکجا می دونستین ؟جواب داد : مامانم چای آورد تفاله چایی اومده بود روی استکان بابامبابام گفت الان یه خری میاد خونمون !!
میگن شبایی که خوابت نمیبره یکی داره بهت فکر میکنهبابا انقد به من فک نکنید بزارید بخوابم دیگه
پسره پست گذاشته بود که بین آیفون ۶ و نوت ۴ کدوم رو بگیرم ؟
دختره کامنت گذاشته بود ، هیچکدوم خوب نیستن ، به دردت نمیخورن .
بیا من رو بگییییر ، آشپزی هم بلدم ، نون هم میگیرم
آشغالا رو هم دم در میزارم ، کنترل تلوزیون هم دست خودت باشه
دیگه چی میخوای ؟
طرف رو آنفالو کردم رفت فیسبوک انفرندم کرد تو اینستا هم بلاک، تو خیابون پیاده میرم هواسم به ساختمانای بلند هست تک تیر انداز نزنتم.
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
من خیلی آینده نگرم مهندس همیشه هم به سود رسانی به شرکت فکر میکنم
اصن استحقاقشُ داره که واسش وزارت خونه بزنیمنن جون رو که پارسال پیشنهاد دادم منشی خودم بشه قبول نکرد ولی بعید میدونم که سرپرستیه بچه خوشگلا رو رد کنه
ای بابا به ما که رسید زیاد شد سوسیس اماده از خونه میاریم صب تا ظهر کل شرکتُ بو برداره یاد دوران مدرسه بخیر
تازه ساعت کاری زیاد شده ناهار رو باید یه فکری کنیم براش
هادی چه نگاه قشنگی به دوست داشتن داری بیشتر برامون بگو تا حالا از این دیدگاه باهاش اشنا نشده بودیم
در حال حاضر 151 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 151 مهمان ها)